سیدحسن حسینی
چکیده
یکی از اهرم های مبارزه با فساد در سیستم حکومتی، شفافیت است. شفافیت مقوله ای است که در جهت تقویت رابطه حکومت با مردم، یک حرکت اساسی در بهبود سیاستگذاری قلمداد می شود و یکی از اهرم های مبارزه با فساد درسیستم حکومتی است. در این مقاله با تأکید برعظمت اندیشه ملکوتی امام علی (ع) و تفوق آن بر افکار و آرای بشری تلاش شده است به موانع تحقق شفافیّت ...
بیشتر
یکی از اهرم های مبارزه با فساد در سیستم حکومتی، شفافیت است. شفافیت مقوله ای است که در جهت تقویت رابطه حکومت با مردم، یک حرکت اساسی در بهبود سیاستگذاری قلمداد می شود و یکی از اهرم های مبارزه با فساد درسیستم حکومتی است. در این مقاله با تأکید برعظمت اندیشه ملکوتی امام علی (ع) و تفوق آن بر افکار و آرای بشری تلاش شده است به موانع تحقق شفافیّت در اندیشه سیاسی علوی توجه شود. بدین منظور، باروش توصیفی- تحلیلی به شیوه اسنادی، از طریق گرد آوری اطلاعات و داده های تحقیق از اسناد و مدارک موجود در این موضوع، پاسخگویی به این سئوال دنبال می شود که در سلوک سیاسی علوی، موانع تحقق شفافیّت در حکومت چه اموری است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که پنهان کاری و عدم ارائه اخبار و اطلاعات، عدم نظارت و کنترل، عدم پاسخگویی و مسئولیت پذیری، استبداد رأی و خود کامگی، از جمله موانع تحقق شفافیّت در حکومت اند، که روند کار را در حکومت مختل می کند. محصول چنین فرایندی؛ از یک سو توسعه نیافتگی و بی عدالتی اجتماعی و از سوی دیگر رانت خواری و انتقال منابع عمومی به سمت افراد و گروه های خاص می باشد.
علی الماسی؛ رحمت اله جغتایی سبزواری؛ سید علی اصغر میرخلیلی
چکیده
ولایت سیاسی اجتماعی اهل بیت علیهم السلام، از حقوق مسلّم و موضوعه از جانب خدای سبحان است که مورد تأکید قرآن کریم و خود اهل بیت علیهمالسلام منجمله نهجالبلاغه بوده است. بهرغم اهمیت و کیفیت شرح ابنابیالحدید بر نهجالبلاغه، وی در مواردی از شرح خود، راه خلاف انصاف را پیموده و فرمایشات حضرت را بر مبنای اصول اعتقادی و فقهی خود شرح ...
بیشتر
ولایت سیاسی اجتماعی اهل بیت علیهم السلام، از حقوق مسلّم و موضوعه از جانب خدای سبحان است که مورد تأکید قرآن کریم و خود اهل بیت علیهمالسلام منجمله نهجالبلاغه بوده است. بهرغم اهمیت و کیفیت شرح ابنابیالحدید بر نهجالبلاغه، وی در مواردی از شرح خود، راه خلاف انصاف را پیموده و فرمایشات حضرت را بر مبنای اصول اعتقادی و فقهی خود شرح کرده است. در این مقاله پس از ارائهی امور مقدماتی و نیز مبانی نظری و کلیات، به تبیین مسألهی ولایت سیاسی اجتماعی امیرالمؤمنین علیهالسلام از دیدگاه ابن ابیالحدید میپردازیم. در این میان، شروحی که وی در مورد فرمایشات امیرالمؤمنین علیهالسلام در باب احقّیت حضرت در مسألهی ولایت ارائه داده و نیز تفکیکی که بین افضلیت و خلافت میکند و دیگر موارد مربوطه بررسی میشود. سپس نقدهایی که به ابن ابیالحدید در مورد شروحش وارد شده را ایراد میکنیم. یافتهی تحقیق حاضر، قضاوت غیرمنصفانهی ابنابیالحدید در مسألهی ولایت سیاسی اجتماعی امیرالمؤمنین علیهالسلام، ناظر به فرمایشات حضرت در نهجالبلاغه است. او در این زمینه با اصرار بر پیشفرضهای برخاسته از عقاید و فقه درون مذهبی خود، چشم بر حقیقت بسته است. هدف از این مقاله تبیین شروح ابنابیالحدید ذیل فرمایشات حضرت امیر علیهالسلام در مسألهی ولایت سیاسی اجتماعی اهل بیت علیهم السلام و سپس نقد این دیدگاهها و شروح اوست. روش این اثر بنیادین، تحلیل و نقد بر مبنای اسناد است که با مراجعه به کتب کتابخانه، سایتهای معتبر و نرمافزارهای مرتبط صورت میپذیرد.
حسین فتاحی اردکانی؛ رضا محمود اوغلی
چکیده
قدرت مؤلفه اصلی اداره هر جامعه و برقرای نظم در هر نظام سیاسی است که در طول زمان همواره دستخوش تغییرات نظری و عملی بسیاری بوده که از سوی اندیشمندان مورد توجه قرار گرفته است. قدرت هوشمند به نوعی از قدرت گفته میشود که از ترکیب منابع سخت و نرم قدرت به دست آمده و از ویژگیهایی مانند عقلانیت، تدبیر و هوشمندی برخوردار است. منابع دینی نیز از این ...
بیشتر
قدرت مؤلفه اصلی اداره هر جامعه و برقرای نظم در هر نظام سیاسی است که در طول زمان همواره دستخوش تغییرات نظری و عملی بسیاری بوده که از سوی اندیشمندان مورد توجه قرار گرفته است. قدرت هوشمند به نوعی از قدرت گفته میشود که از ترکیب منابع سخت و نرم قدرت به دست آمده و از ویژگیهایی مانند عقلانیت، تدبیر و هوشمندی برخوردار است. منابع دینی نیز از این مفهوم معانی و تعاریفی ارائه دادهاند که قابل توجه است. نهجالبلاغه به واسطه اینکه از یک رهبر دینی و سیاسی صادر شده که به باور شیعیان نمونه آرمانی حکومت را ارائه داده، از مؤلفههای قدرت هوشمند برخوردار است. این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته، در صدد پاسخ به این سئوال است که مؤلفههای قدرت هوشمند در نهجالبلاغه کدامند؟ ضروت موضوع اینکه هر چه رفتار حکومتی زمامداران هوشمندانه باشد اداره جامعه بسیار مطلوبتر خواهد بود. نوع حکمرانی و نگاه حضرت علی(ع) به قدرت، رابطه میان مردم و حکومت و بیان ویژگیهایی برای آنها حاکی از وجود مؤلفههایی برای قدرت هوشمند در نهجالبلاغه و اشاره به شاخصههای آنها است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که این مؤلفهها در حوزه سخت شامل (مسایل اقتصادی، امور نظامی) و در حوزه نرم شامل (فرهنگ، ارزشهای سیاسی و سیاست خارجی) است که ترکیب مدبرانه و عاقلانه آنها مؤلفههای قدرت هوشمند را با شاخصههای (حمایت و همراهی مردم با نظام سیاسی، ناکامی مخالفان و دشمنان خارجی و امنیت، رفاه و سعادت برای مردم) به ما نشان میدهد.
فرهاد زیویار؛ حامد جوکار
دوره 8، شماره 15 ، خرداد 1396، ، صفحه 43-70
چکیده
چکیده مقاله حاضر بهبررسی تحولات اجتماعی از دیدگاه حضرت علی (ع) و مقایسه آن با دیدگاه جامعهشناسان میپردازد. از منظر امام (ع) تفرقه و گسستگی اجتماعی از آسیبهایی بهشمار میآید که به بنیانهای ثبات یک ساختار لطمه میزند و استمرار آن را دچار مشکل و از حرکت بالنده جامعه و حکومت اسلامی جلوگیری میکند. تکبر و تفاخر، جهالت ...
بیشتر
چکیده مقاله حاضر بهبررسی تحولات اجتماعی از دیدگاه حضرت علی (ع) و مقایسه آن با دیدگاه جامعهشناسان میپردازد. از منظر امام (ع) تفرقه و گسستگی اجتماعی از آسیبهایی بهشمار میآید که به بنیانهای ثبات یک ساختار لطمه میزند و استمرار آن را دچار مشکل و از حرکت بالنده جامعه و حکومت اسلامی جلوگیری میکند. تکبر و تفاخر، جهالت و ضلالت، کمتحملی مردم درقبال مسئولان، و... عواملی است که با ایجاد شکاف و فاصله میان رهبران و مردم و فریب و غفلت دستاندرکاران از واقعیتهای موجود، بهتدریج پایگاه اجتماعی نظام را تضعیف و مشروعیت آن را کمرنگ میسازد. فدا کردن حق (دین) بهپای مصلحت، و دین را قربانی حکومتکردن و از سوی دیگر فقر و محرومیت اجتماعی، از دیگر آفاتی است که ثبات جامعه اسلامی را خدشهدار میسازد. محصول این آسیب نیز شرایط نامساعد اجتماعی و اقتصادی است که زمینه تغییر سریع در وفاداری مردم به حکومت را بهوجود میآورد، و زمینه را برای انقلاب و دگرگونی کل نظام سیاسی فراهم میآورد. حضرت علی (ع) نتایج شورش و طغیان مردم علیه حاکم عادل را، شکست و سقوط جامعه، وارونهشدن ارزشهای اجتماعی اسلام، دچارشدن به فتنه حکومتهای فاسد و گرفتارشدن به عذابالهی میدانند. اما با اینوجود توبه و استغفار مردم، رعایت حقوق متقابل حاکم و مردم و واگذارکردن امور به اهل بیت(ع) را چاره کار میدانند.
کریم اسگندری؛ ولی الله نقیپورفر
دوره 5، شماره 10 ، آذر 1393، ، صفحه 1-18
چکیده
در طول عصرهای متمادی، بهویژه عصر حاضر، «ارتباطات» (Communication) بهعنوان سرمایۀ اجتماعی در کنار سرمایههای طبیعی، فناورانه و انسانی اهمیت فوقالعاده یافته است. به این دلیل هر مدیری باید کوشش کند با ایجاد ارتباط دوجانبة مثبت، حسن تفاهم و احساس رضایت متقابل و سازنده را بهوجود آورد و با تأمین نیازهای مادی و معنوی افراد، زمینة ...
بیشتر
در طول عصرهای متمادی، بهویژه عصر حاضر، «ارتباطات» (Communication) بهعنوان سرمایۀ اجتماعی در کنار سرمایههای طبیعی، فناورانه و انسانی اهمیت فوقالعاده یافته است. به این دلیل هر مدیری باید کوشش کند با ایجاد ارتباط دوجانبة مثبت، حسن تفاهم و احساس رضایت متقابل و سازنده را بهوجود آورد و با تأمین نیازهای مادی و معنوی افراد، زمینة ایجاد تفاهم، احساس رضایت و خرسندی متقابل کارکنان و کارگران را با یکدیگر فراهم سازد تا از این طریق، باعث ایجاد انگیزش و رشدیافتگی افراد در راستای رسیدن به اهداف سازمان شود. از طرفی، اسلام، چکیدۀ تمامى ادیان آسمانی و حاصل زحمات همۀ انبیاى الهى است. اسلامى که با «الیوم أکملت لکم دینکم وأتممت علیکم نعمتی ورضیت لکم الإسلام دینا» (احزاب: 33) کامل شد و نعمت را بر انسان تمام کرد. اسلام پس از وفات پیامبر اکرم (ص) دچار کمبودها، انحرافات و مصائب متعددی شد که با شروع حکومت و رهبری پیامبرگونۀ حضرت علی (ع) به جایگاه اصلی خویش بازگشت. حکومت آن حضرت، همانند دیگر حکومتها، به مدیران و امیرانی نیاز داشت که با داشتن مهارتهای ارتباطی مؤثر، درپی جلب رضایت و خرسندی کارکنان و مراجعان باشند و نیز با ایجاد این ارتباط مؤثر و دوسویه، حکومت را در رسیدن به اهداف خود یاری کنند. از این رو در مقالۀ حاضر برآنیم تا با تشریح ابعاد ارتباطات و مهارتهای ارتباطی، نقش آن را در دوران حکومت حضرت علی (ع) مشخص سازیم.
حسین سلطان محمدی؛ فاطمه سلطان محمدی
دوره 3، شماره 5 ، شهریور 1391، ، صفحه 91-116
چکیده
واژة سیاست به معنای اقدام به کاری طبق مصلحت آن است. بر اساس مبانی اسلام میتوان گفت سیاست، در معنای عام، تجلی ولایت و رهبری خلق برای حرکت به سوی خالق و زمینهسازی تحقق هدف خلقت انسان است. تعریف سیاست در معنای خاص آن نیز چنین است؛ تدبیر و ادارة امور جامعه در مسیر تحقق ولایت الهی. نگاه علی (ع) به سیاست نگاهی توحیدی و الهی است. سیاست ...
بیشتر
واژة سیاست به معنای اقدام به کاری طبق مصلحت آن است. بر اساس مبانی اسلام میتوان گفت سیاست، در معنای عام، تجلی ولایت و رهبری خلق برای حرکت به سوی خالق و زمینهسازی تحقق هدف خلقت انسان است. تعریف سیاست در معنای خاص آن نیز چنین است؛ تدبیر و ادارة امور جامعه در مسیر تحقق ولایت الهی. نگاه علی (ع) به سیاست نگاهی توحیدی و الهی است. سیاست به دلیل نقش اساسیاش در شکلگرفتن رفتار و اخلاق جامعه و تأثیر ساختار و رفتار حکومت در سرشت و سرنوشت معنوی مردم جایگاه برجستهای دارد. رویکرد بنیادین در حکمت سیاسی علی (ع) عبارت است از سیاست آنگونه که باید باشد. تلاش سیاسی در نگاه امام فقط به قصد احراز قدرت نیست. در فلسفة سیاسی علی (ع) توجه به آخرت و اصالت آن، اخلاص، پرهیز از دنیاگرایی، و رعایت اصول اخلاقی و سیاسی مطلوب شمرده میشود. از دیدگاه آن حضرت حکومت پیمانی است سهجانبه میان خدا و مردم و حاکم. در حکومت علوی عملکردن به دین خدا و رعایت حقوق خلق در هم میآمیزد و قدرت فقط از راههای مشروع و ارزشمند استقرار مییابد. استبداد در بینش علوی جایی ندارد. وظیفة امام نیز فرمانبردن از خدا و رعایت حدود الهی است. از دیدگاه آن حضرت مهمترین مؤلفههای سیاست اخلاقی عبارت است از: حقطلبی، عدالتمحوری، ابزارانگاری قدرت، تقوای سیاسی، کرامت انسانی، مردمگرایی، صلحمداری، عهدمندی، و مصلحتسنجی. در کارنامة سیاسی امام علی (ع) هیچگونه گسستی میان گفتار و کردار نیست و هریک ترجمان دیگری است. آن حضرت اخلاق و سیاست را به هم آمیخت و زمانی که قدرت را به دست گرفت، ذرهای از اصول اخلاقی را فرو نگداشت. در حوزة سیاست از عرصة دیانت رخ برنتافت و نه به بهانة حفظ دین از سیاست روی برگرداند و نه به بهانة حفظ قدرت از دین مایه گذاشت. اخلاق قشر نازکی بر سیاست آن حضرت نبود، بلکه درونمایة آن بود و در کانون توجه آن حضرت قرار داشت.
بهرام جبارلوی شبستری؛ حسین علی افخمی
دوره 1، شماره 2 ، اسفند 1389، ، صفحه 43-57
چکیده
اندیشمندان تأکید دارند و مطالعات متعدد نیز نشان داده است که حکومتها برای برقراری تعامل بین عناصر سازندۀ هر ساختار سیاسی ـ که قانون، مقامات و مردم را شامل میشود ـ نیازمند و موظف به تهیه و تنظیم خطمشیهای ارتباطیاند. در این راستا، بررسی فرمان حضرت امامعلی(ع) به مالک اشتر، با روش تحقیق اسنادی ...
بیشتر
اندیشمندان تأکید دارند و مطالعات متعدد نیز نشان داده است که حکومتها برای برقراری تعامل بین عناصر سازندۀ هر ساختار سیاسی ـ که قانون، مقامات و مردم را شامل میشود ـ نیازمند و موظف به تهیه و تنظیم خطمشیهای ارتباطیاند. در این راستا، بررسی فرمان حضرت امامعلی(ع) به مالک اشتر، با روش تحقیق اسنادی و در چهارچوب زبان و ادبیات علوم ارتباطات اجتماعی، بیانگر این مهم است که آن حضرت(ع)، بهنوعی تإکید دارند که هیچ حکومتی نمیتواند بدون ارتباط با شهروندان خود عمل کند و باید بین حکومت (حاکم، نهادها و دستگاههای حکومتی) با مردم و برعکس، جریان مداوم اطلاعات، دستورالعملها، عقاید و ... برقرار باشد. در این حوزه میتوان در بخشهایی از محتوای عهدنامۀ مالک اشتر، رهیافتهایی برای تمامی جوامع بشری مشاهده کرد، از جمله: توجه و احترام یکسان به تمامی شهروندان، مشخصکردن گروههای اجتماعی که شهروندان به آنها تعلق دارند و فراهمسازی امکان تعامل بین حکومت با قشرهای مختلف جامعه، فراهمکردن فرصتهایی برای برقراری ارتباط مستقیم، مباحثه و گفتوگوی عموم شهروندان با بالاترین مقامات حکومتی، فراهم کردن زمینههایی برای دسترسی گروههای اجتماعی ضعیفتر به مراکز قدرت و نیز انتقال نیازهای آنان به حکومت، بدون آنکه این طبقه از شهروندان در بیان تقاضاها و انتظارات خود پیشقدم باشند، و فراهمکردن فرصتهای متنوع ارتباطی برای بیان انتقادها و ارائۀ نظرات شهروندان و یا گروههای اجتماعی به مقامات حکومتی.