دلالتهایِ روایاتِ امیرالمومنین امام علی(ع) در زمینه زیست فردی و اجتماعی پیامبران
صفحه 1-31
https://doi.org/10.30465/alavi.2025.48333.2638
محسن الویری؛ زهرا روح اللهی امیری؛ علی احمدی
چکیده دانستن چگونگیِ زیست فردی و اجتماعی پیامبران از دیدگاه امام علی(ع)، به عنوان یک الگوی دروندینی و مورد احترامِ بروندینی، حائز اهمیت است. برای دانستن این موضوع، مجموعه احادیث نقل شده از ایشان، با عنوان مسند الامام امیرالمومنین علی بن ابیطالب(ع) نوشته عزیزالله عطاردی مطالعه و سپس روایات هدف پژوهش - به صورت استقرای تمامی دادهها و نه گزینشی – انتخاب شد. پس از آن، – با رویکرد روایی – تاریخی و با روش تحلیل مضمون و دلالتپژوهی، در سه مضمون فراگیرِ "زیست فردی"، "زیست خانوادگی" و "زیست اجتماعی"، تقسیم بندی، بررسی و تحلیل شد. این بررسی نشان میدهد: دال مرکزی زیست فردی پیامبران، با بالاترین تعداد گزاره های مرتبط، ارتباط آنان با فراماده و فراطبیعت و دال مرکزی زیست اجتماعی پیامبران، هدایت مردم با بیشترین تعداد گزاره می باشد.
واکاوی بنمایههای خودستایی امام علی(ع) در نهجالبلاغه از منظر روانشناسی
صفحه 33-71
https://doi.org/10.30465/alavi.2025.50737.2690
محمد حسین خوانین زاده؛ خلیل پروینی؛ رضا افهمی؛ مریم اسماعیلی نسب
چکیده با توجه به مشاهدۀ گفتار خودستایانه در نهجالبلاغه، بررسی این موضوع با روشهای تحلیلی نوین روانشناسی، ضروری است تا ارتباط این ویژگی با رهبری معنوی-اسلامی مشخص شود. خودستایی دارای بسیاری از مؤلفههای خودشیفتگی است و این پژوهش، ابتدا به تحلیل روانشناختی، و سپس به بررسی زبانی خودستایی میپردازد. یافتههای پژوهش به شناخت شخصیت امام علی(ع) و درک متون تاریخی-کلامی کمک میکند. این مطالعه در حوزۀ روانشناسی تاریخی و محاسباتی قرار دارد که به بررسی رفتار، ذهن و چگونگی تأثیر عوامل تاریخی، اجتماعی و فرهنگی میپردازد. پژوهش با روش «بازنمایی ساختارمفهومی» که روش جدیدی در پردازش زبان طبیعی با هدف پیوند آن با مقیاسهای روانسنجی است، به واکاوی متن نهجالبلاغه و همگرایی میان آن و پرسشنامۀ NPI-40 (معیار رایج خودشیفتگی) پرداخته و علاوه بر سنجش میزان انطباق، رابطۀ رگرسیون میان متن و هفت زیرمقیاس پرسشنامۀ مزبور را تعیین نموده و از طریق واکاوی متن نهجالبلاغه، به تفسیر جنبههای مختلف این مقیاس پرداخته است. نتایج نشان میدهد امام علی(ع) خودشیفته نبوده است و زیرمقیاس «خودنمایی» و «قدرت و اختیار» بیشترین میزان را دارد و پس از آن، «خودبسندگی» قرار میگیرد و «غرور و خودبینی» در پایینترین میزان است. همچنین در موارد کمترین آمار خودشیفتگی در نهجالبلاغه، موضوع سخن موارد سلبی و مذمتآمیز را شامل میشود و موضوعات «حقانیت»، «مدحوذم» و «جنگ»، بیشترین آمار زیرمقیاسها را میرساند.
آفرینشهای هنری امام علی(ع) در نهجالبلاغه از فتنه و فتنهگران
صفحه 73-99
https://doi.org/10.30465/alavi.2025.50815.2693
عزیز علی زاده سالطه؛ پریوش علی زاده
چکیده یکی از مهمترین شیوه های تبیین و ترسیم یک مطلب در ذهن مخاطب به نحو ملموس و محسوس، شیوه تصویرسازی است. امام علی(ع) در نهجالبلاغه، در موارد متعدد، از این روش برای تبیین مسائل استفاده کرده است. یکی از این مسائل که فهم دقیق آن در سرنوشت فرد و جامعه تأثیر بسزایی دارد شناخت فتنه و فتنهگری است؛ ایشان با بکارگیری استعارههای دقیق، کنایهها، تشبیهات، مجاز و غیره به معرفی آن؛ از قبیل گردانندگان جنگ نهروان، بنیامیه و نیز تبیین مراحل تکوین فتنه، رشد و فراگیری آن و یا نحوه مواجهه با مسئله فتنه پرداخته است. از اینرو با توجه به اهمیت مسأله فتنه و تأثیر شناخت آن در زندگی، سعی شده است با روش توصیفی- نقلی، نگاه امام علی(ع) در این باره بیان شده، نشان داده شود که آن حضرت با تصویرسازیهای مختلف و آفرینشهای ادبی، زیباترین الگو را در معرفی چهره فتنه در زمانهای مختلف به دست داده است.
کرامت انسان، معیار حقوق انسان در حکومت علوی
صفحه 101-135
https://doi.org/10.30465/alavi.2025.50847.2695
قربانعلی قربان زاده سوار؛ مسعود فصیح رامندی
چکیده چکیده
حکومت امام علی(ع)، نمونه کامل زمامداری مبتنی بر دین است که رهیافت رعایت حقوق انسان را برای کاربست در نظامهای سیاسی امروز به دست میدهد. امام در جایگاه حاکم اسلامی، اصول و مصادیق حقوق انسان را در پرتو کرامت انسان بیان نمود و کارگزاران حکومت را به رعایت حقوق اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی انسان سفارش کرد. پژوهش حاضر با این پرسش که معیار حقوق انسان در حکومت علوی چیست در چارچوب نظری حقوق و کرامت ذاتی انسان با روش کتابخانهای ـ تحلیلی ـ توصیفی ـ تاریخی با هدف تبیین نگرش و منش امام علی(ع) در باب معیار حقوق انسان به این نتیجه رسید که حقوق انسان در حکومت علوی، دائرمدار کرامت او است و سیره امام در تأمین برابر حقوق انسانها با تأکید بر «إِمَّا أَخٌ لَکَ فِی الدِّینِ وَ إِمَّا نَظِیرٌ لَکَ فِی الْخَلْقِ»، تلاش برای تحقق آیه «لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ» برای همگان است؛ زیرا بدون تأمین کریمانه حقوق جامع انسان، کرامت انسان، جامه عمل نمیپوشد. حقوق برابر انسان با معیار کرامت ذاتی انسان در حکومت علوی عبارت از حق مساوات، امنیت، مصونیت، برابری نسبت به بیتالمال، معیشت، تعلیم و تربیت، عدالت، مالکیت، حریت و تعیین سرنوشت است.
مؤلفههای اجتماعی- فرهنگی نظام سازی دولت اسلامی در نهجالبلاغه
صفحه 137-166
https://doi.org/10.30465/alavi.2025.51485.2712
سعید قربانی تازه کندی
چکیده از موضوعات راهبردی برای نظامهای سیاسی در تمام جوامع، نظام سازی مطلوب اجتماعی و فرهنگی برای تحصیل آرمانها و اهداف متعالی است و به همین دلیل، هر دولتی در جهت پایداری و ثبات سیاسی و توسعه جامعه و تأمین کمال افراد خود میبایست نسبت به یک سلسله مؤلفهها و شاخصها در این راستا وفادار بماند(ضرورت). این موضوع موردتوجه مکتب اسلام نیز قرارگرفته است. شکلگیری و بقای دولت مطلوب بر مبنای اسلام نیز از آرمانیترین خواستههای این مکتب است که تنها با تکیهبر ارزشهای فرهنگی و اجتماعی مطلوب شکل میگیرد. در این پژوهش نویسنده مترصد آن است که با روش تحلیل مضمون با استناد به نگرش امیرمؤمنان(ع) در نهجالبلاغه، در باب دولت سازی و با بهکارگیری رویکرد نظری نظام سازی اجتماعی- فرهنگی، مؤلفههای اساسی اجتماعی سازی را از منظر امیرالمؤمنین(ع) مورد کنکاش قرار دهد(روش) درصدد پاسخدهی به این سؤال است که مؤلفههای اجتماعی- فرهنگی برای شکلگیری یک نظام سیاسی مطلوب از منظر امیرالمؤمنین(ع) کدامند؟(سؤال) یافتههای پژوهش حاکی از این هست که برای رسیدن بهنظام اسلامی مطلوب نیازمند اجتماعی سازی از طریق مؤلفههای دینی،اخلاقی، سیاسی و اجتماعی دوازدهگانه هستیم.(یافتهها)
بازخوانی خطبه 216 نهج البلاغه در باب ماهیت حکومت اسلامی به روش هرمنوتیکی قصدگرا
صفحه 167-195
https://doi.org/10.30465/alavi.2025.48076.2632
فریبا سادات محسنی سهی؛ رضا خدابنده لو
چکیده پژوهش حاضر با هدف تفسیر و تحلیل خطبه 216 نهجالبلاغه انجام شده است. این خطبه یکی از مهمترین و غنیترین خطبههای نهجالبلاغه بهشمار میرود که تصویری عمیق و جامع از دیدگاه و منظومه فکری امیرالمؤمنین در باب حکمرانی و ارتباط حاکم و مردم را ارائه میدهد. پژوهش از روش هرمنوتیک قصدگرای کوئینتین اسکینر برای تحلیل خطبه بهره برده است تا بتواند با درک قصد و نیت حضرت علی(ع) در ایراد این خطبه، به فهمی عمیق و دقیق از مفاهیم و مضامین نهفته در آن دست یابد. طبق روش اسکینر، تحلیل خطبه در پنج مرحله انجام شد: مرحله اول، بررسی بار غیرگفتاری کنش زبانشناختی خطبه و نشان دادن این نکته که تبیین مفهوم جریان دوسویه حق و تکلیف بین حاکمان و مردم و راهنمایی مردم به سوی این مفهوم، دغدغه اصلی امام علی(ع) در این خطبه بوده است. در مرحله دوم و با بررسی دقیق بافت تاریخی آن دوران نشان داده شد که قصد اصلی امام(ع) از طرح این مفهوم، بازگشت به سنت نبوی در مقابل فرهنگ غالب معاویهمحور و جاهلیتزده آن زمان بوده است. در مراحل بعدی تحلیل مشخص شد که امام علی(ع) با بهکارگیری مفاهیم کلیدی مانند «استقامت»، «تناصح» و «تعاون» هنجاری جدید در تعریف رابطه بین حاکم و مردم مطرح کردهاند که به مرور زمان و با وحدت کامل گفتار و عمل سیاسی آن حضرت، به یک هنجار فراگیر و مرسوم در تاریخ تمدن اسلامی تبدیل شده است.
کارکرد کارگفتها در بازشناسی گفتمان خلافت در نهج البلاغه
صفحه 197-225
https://doi.org/10.30465/alavi.2025.49619.2664
علی اکبر نورسیده؛ علی باقری
چکیده بافت در حوزه متنشناسی از مؤلفههای اساسی به شمار میآید که نقش کارکردی به زبان متن می بخشد. نظریه کارگفت یکی از نظریات کاربردی است که معنای اصلی اظهارات زبانی را وابسته به کاربر آن میداند، لذا فهم زبان کاربری شده منوط به دریافت بافت پیرامونی و ایجاد تقابل مثبت بین آن و محتوا میباشد. گفتمان خلافت در نهجالبلاغه به عنوان یک گفتمان تاریخی – سیاسی است؛ از این روی، ضروری بود که این گفتمان در سایه اظهارات زبانی امام(ع) و شرایط بیرونی حاکم بر آنها و بازسازی پس زمینههای تاریخی خلافت مورد واکاوی قرار گیرد. پژوهش حاضر سعی دارد با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر نظریه کارگفت و تقسیمات پنجگانه جان سرل، زبان کاربری شده در گفتمان خلافت را واکاوی ونقش کارگفتها را در بازشناسی منظور امام تبیین کند. دستاوردهای این پژوهش نشان میدهد که گزارههای کاربری شده در گفتمان خلافت با بافت بیرونی رابطه بسیار قوی دارند، به طوریکه زبان از حالت تولیدی صرف خارج و نقش پراگماتیکی به خود گرفته است. کنشهای درگفته و توان منظوری تأکید، توضیح وتببین، پند و نصحیت و هشدار از بسامد بالایی در اظهارات زبانی امام(ع) برخوردار است که اول اینکه در قالب کارگفتهای اظهاری، ترغیبی، تعهدی و عاطفی در این گفتمان قابل پیجویی هستند، و دوم اینکه این کارگفتها در بیشتر اوقات از طریق استراتژی غیرمستقیم و به شکل ضمنی متجلی میشوند.
بررسی ترجمه بینامتنیت در متون حدیثی: مطالعه موردی ترجمه انگلیسی نهج البلاغه
صفحه 227-247
https://doi.org/10.30465/alavi.2025.50049.2675
لیلا نیک نسب؛ انسیه عسگری؛ امیره نیک نام پیرزاده
چکیده پژوهش حاضر در صدد است با شیوه توصیفی-تحلیلی و بر اساس مدل لپی هالم1997) leppihalme,) ترجمه روابط بینامتنی در یک نسخه انگلیسی از نهج البلاغه را بررسی کند. بدین منظور، تعدادی از تلمیحات- به عنوان زیر شاخه ای از بینامتنیت- از خطبه ها، نامه ها و حکمت ها استخراج گردید و به طور تصادفی 41 نمونه روابط بینامتنی ضمنی انتخاب و تجزیه و تحلیل شد. راهکارهای به کار گرفته شده توسط مترجم انگلیسی - سید علی رضا (1987)- استخراج و انتقال مفاهیم موجود در روابط بینامتنی عَلَم و لفظی در متن مقصد بررسی شد. نتایج نشان داد که مترجم در بیشتر موارد برای ترجمه روابط بینامتنی لفظی سعی نکرده است تا بینامتنیت موجود را ابهام زدایی کند بنابراین صرفا ترجمه تحت اللفظی ارائه داده است. فراوانی راهکارهای دیگر پایین بود و یا از آن راهکار استفاده نشده بود. در خصوص ترجمه روابط بینامتنی علم نیز بطور مساوی از دو راهکار «تحت اللفظی» و «افزودن توضیحات بیشتر در قسمت پاورقی متن» استفاده شد بقیه راهکارها تقریبا مشاهده نشد.
نقش خوارج در تضعیف حکومت امام علی(ع): بازخوانی زمینهها و پیامدها
صفحه 249-276
https://doi.org/10.30465/alavi.2025.52346.2743
مریم سعیدیان جزی
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش خوارج در تضعیف حکومت امام علی (ع)، به بازخوانی ریشهها و پیامدهای این تقابل و مواجهه امام علی(ع) و بازنگری انتقادی دیدگاههای مختلف موجود در مطالعات تاریخی- سیاسی مرتبط با دوره حکومت امام علی (ع) پرداخته و درصدد ارائه تحلیلی مستند و عمیقتر از جایگاه این جریان در تاریخ سیاسی اسلام است. این مطالعه گامی مؤثر در رفع خلأهای موجود در پژوهشهای تاریخی-سیاسی مرتبط با یکی از دورههای حساس و پرچالش تاریخ اسلام بهشمار میآید. با وجود اهمیت موضوع، پیشینه پژوهشی غالباً محدود به تحلیلهای سطحی و تکبعدی بوده و جایگاه خوارج در فرآیند تضعیف حکومت امام علی (ع) بهصورت جامع و چندسویه تبیین نشده است. در این پژوهش با بهرهگیری از روش مطالعه تطبیقی و نقد تاریخی و با اتکا به منابع اسلامی و پژوهشهای معاصر تلاش شده است تا موضوع از ابعاد مختلف بازخوانی و ارزیابی شود. یافتهها نشان میدهند که جریان خوارج با گسترش اندیشههای تکفیری و رویکردهای قشریگرایانه، نقش مؤثری در تشدید ناامنی و افزایش تفرقه در جامعه اسلامی ایفا کرده و به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار در تضعیف ساختار حکومت امام علی (ع) مطرح بودهاند. اقدامات خشونتآمیز این گروه در مخالفت با رهبری مشروع و همسویی با مخالفان سیاسی، عرصه تقابل سیاسی، اعتقادی و نظامی را گسترش داده است. با این حال قاطعیت و آینده نگری امام علی (ع) و هوشیاری مسلمانان، مانع گسترش خوارج، ایجاد تنشهای داخلی و سلطه قدرت مخالفان آن حضرت گردید.
مفهومسازی نامنگاشت "قرآن" در نهجالبلاغه بر اساس نظریهی استعارههای مفهومی لیکاف و جانسون
صفحه 277-301
https://doi.org/10.30465/alavi.2025.49983.2674
عزت ملاابراهیمی؛ فاطمه سادات حسینی
چکیده مفاهیم دینی عمدتا امور انتزاعی هستند، لکن به مقتضای فهم انسان مادی و ذهن محدودش، با زبان استعاره بیان شدهاند. قرآن معجزهی پبامبر اسلام و یکی از دو ثقلی اکبری است که تمسک به آن سعادت انسان را تضمین میکند. حقیقت قرآن، مفهوم معنوی والایی است و ویژگیهای منحصر بفردی دارد که خارج از چارچوب سخنان معصومین (ع) درک صحیح و جامعی از آن بهدست نمیآید. این پژوهش در پی آن است که کاربست نظریهی استعاره مفهومی در معرفی حقیقت قرآن و خصایص آن را در کلام حضرت علی(ع) در نهجالبلاغه مورد واکاوی قرار دهد. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و بر اساس نظریهی استعارههای مفهومی لیکاف و جانسون تدوین شده است. از یافتههای تحقیق استنباط میشود چون قرآن کریم حقیقت عظیمی است، امام علی(ع) برای شناساندن مفاهیم والای آن به مخاطب، از ابزارهای مختلف زبانی بهره برده تا مفاهیم انتزاعی پرشماری قرآن را به مخاطب خود بفهماند. از رهگذار این پژوهش دانسته شد که در نهج البلاغه ۱۴ استعاره مفهومی برای معرفی قرآن و ویژگیهای والای آن به کار رفته که امیر المؤمنین (ع) در هر استعاره مولفههایی را در حوزه مبدا که نزد مخاطب شناخته شدهتر بوده، در نظر گرفته و آنها را به قرآن کریم نسبت داده است.
امامت پژوهی در کوفه در اوایل قرن دوم با تکیه بر آراء تفسیری سدّی کبیر
صفحه 303-325
https://doi.org/10.30465/alavi.2025.51342.2706
منصوره السادات خاتمی؛ محمد رضا شاهرودی
چکیده بازشناسی فضای اعتقادی کوفه در قرن اول و ابتدای دوم، یکی از امور راهگشا در بسیاری از پژوهش های اسلامی ست. آنسان که شناخت شخصیت های علمی آن دوران، از ابزارهایی است که ما را به درک آن زمان نزدیک میکند. این دغدغه که برخی بعضی فضائل امیرالمومنین (ع) را ساخته قرن های بعد و غالیان شیعی میدانند، مسئله پژوهش حاضر است که با روش توصیفی_ تحلیلی و واکاوی روایات اسماعیل بن عبدالرحمن، معروف به سدی کبیر(م 127ق) از دانشمندان مورد قبول فریقین در شهر کوفه، در دوره اتباع تابعان بدان پرداخته شده است. ارباب سیر و رجالیان از او با عنوان کوفی یاد کرده اند و شیخ طوسی نام او را در زمره اصحاب ائمه علیهمالسلام برده است اما با واکاوی روایات و آراء کلامی به جای مانده از سدی روشن میشود که نمیتوان او را در زمره شیعیان اعتقادی به معنای اخص محسوب کرد. روایات تفسیری او درباره امیرالمومنین علی علیهالسلام و اهلبیت علیهمالسلام و ارتباط وثیقی که بین ایشان و آیات مرتبط قائل شده، توصیه به تولی اهلبیت علیهمالسلام، تبری نسبت به دشمنان ایشان و علو مقامات دنیوی و اخروی و تعابیر ولایی سدی درمورد ایشان، میتواند جایگاه اهلبیت (ع) را در دوران بنی امیه، در اذهان عموم مردم کوفه برای ما تبیین کند.
