وحیدرضا حلوائیها؛ سعید صحت
چکیده
امام علی(ع) با تاکید بر دوسویه بودن حق در نهجالبلاغه، امکان تضییع حق فرادست توسط زیردست و بهتبع آن بیعدالتی نسبت به فرادست را وارد میدانند. مفهومی که در ادبیات عدالت سازمانی مغفول مانده است. بنابراین، هدف این پژوهش احصاء دلالتهای ادراک عدالت فرادستان در سازمان مبتنی بر راهبرد دلالتپژوهی از نهجالبلاغه است. با ...
بیشتر
امام علی(ع) با تاکید بر دوسویه بودن حق در نهجالبلاغه، امکان تضییع حق فرادست توسط زیردست و بهتبع آن بیعدالتی نسبت به فرادست را وارد میدانند. مفهومی که در ادبیات عدالت سازمانی مغفول مانده است. بنابراین، هدف این پژوهش احصاء دلالتهای ادراک عدالت فرادستان در سازمان مبتنی بر راهبرد دلالتپژوهی از نهجالبلاغه است. با تعریف عدالت بهمعنی دادن حق به صاحب حق، دلالتهای احصاءشده مبین ذیحق بودن فرادستان و برخورداری زیردستان از قدرت و انگیزة نقض این حق است، که امام(ع) به ویژگیهای ادراککننده (فرادست)، ادراکشونده (زیردست) و زمینههای این ادراک اشاره کردهاند.
علاوه بر معرفی عدالت فرادست بهعنوان سازهای جدید، یافتههای پژوهش نشان میدهد، با ورود این سازه در مفهوم عدالت سازمانی، تحولی پارادایماتیک رخ میدهد. از این منظر، عدالت موهبتی نیست که توسط فرادستان به زیردستان اعطا و یا دریغ شود، بلکه عدالت مفهومی است محیط بر کنشگران سازمان. بر این اساس، ادراک عدالت، مفهومی ایستا، درخصوص یک رفتار یا واقعه نیست بلکه، ادراکی است تجمعی و پویا که در کنشهای اجتماعیِ مشارکتکنندگان، متجلیشده و تبدیل به جو غالب میگردد، که نه فرادستان میتوانند از مسئولیت خود در قبال آن شانه خالی کنند و نه زیردستان آنقدر کوچک فرض میشوند که تاثیری در آن نداشته باشند.