ابراهیم فلاح
چکیده
یکی از روشهای کشف معانی واژهها، در نهج البلاغه توجه به مفاهیم همنشین است که نقش مکمل در فهم مقصود نهج البلاغه از ایراد واژگان دارد.پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی بر آن است که واژه علم را در نهج البلاغه بر پایه روابط هم نشین، مورد واکاوی و تجزیه و تحلیل قرار دهد. واژه علم از پربسامدترین واژه ها در قالبهای مختلف اشتقاقی در نهج البلاغه ...
بیشتر
یکی از روشهای کشف معانی واژهها، در نهج البلاغه توجه به مفاهیم همنشین است که نقش مکمل در فهم مقصود نهج البلاغه از ایراد واژگان دارد.پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی بر آن است که واژه علم را در نهج البلاغه بر پایه روابط هم نشین، مورد واکاوی و تجزیه و تحلیل قرار دهد. واژه علم از پربسامدترین واژه ها در قالبهای مختلف اشتقاقی در نهج البلاغه است. حضرت علی علیه السلام با بهره مندی از معارف بلند الهی و برای تعالی جایگاه انسان و ارزشهای انسانی، به سوی فراگیری علم نافع دعوت و از پرداختن به علم غیر نافع بر حذر میدارد. برآیند پژوهش نشان میدهد. مؤلفه های معنایی علم در دو محور آثار ونتایج قابل ارایه است. واژگانی از قبیل : حلم،تفکر، تعقل وعمل از لوازم علم و واژگان فهم، بصیرت، حکمت، معرفت، یقین،منفعت و خیر ازآثار ونتایج علم ودر رابطه تقابلی واژگان جهل وجاهل با مرکزیت علم، پیکرهای را تشکیل میدهند که اجزای آن در یک حوزه معنایی به صورت هم نشین برای تقویت معنی علم، در کنار این واژه قرار میگیرند. نتایج حاصل نشان میدهد، واژگان همنشین تفکر، تعقل،عمل و حلم با علم دارای رابطه معنا داری بوده و تشدید کننده آن می باشد.
ابراهیم فلاح
چکیده
تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی بینا رشتهای است که در کشف جهانبینی گفته پردازی اهمیت زیادی دارد. تئون ون دایک از نظریه پردازان برجسته حوزه تحلیل گفتمان انتقادی، با تاکید بر این نکته که جهانبینی گفته پرداز (ایدئولوژی) قابلیت بازنمایی در زبان را دارد، نظریه مربع ایدئولوژیک را بیان نمود. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با این فرض ...
بیشتر
تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی بینا رشتهای است که در کشف جهانبینی گفته پردازی اهمیت زیادی دارد. تئون ون دایک از نظریه پردازان برجسته حوزه تحلیل گفتمان انتقادی، با تاکید بر این نکته که جهانبینی گفته پرداز (ایدئولوژی) قابلیت بازنمایی در زبان را دارد، نظریه مربع ایدئولوژیک را بیان نمود. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با این فرض که میتوان از رجز، خوانشی گفتمانی داشت، رجزهای علی( ع) و یهودیان را در جنگ خیبر بر اساس الگوی مربعی ایدئولوژیک ون دایک در تحلیل گفتمان انتقادی مورد بررسی قرار میدهد، تا ضمن کشف چگونگی بازنمود ایدئولوژی طرفین گفتگو، شناخت عمیق تر لایههای متن صورت گیرد. برآیند پژوهش نشان می دهد که در این رجزها فضای تخاصم به وسیله راهبرد گفتمانی قطب بندی بین دو گروه علی( ع) و دشمنانش بازنمایی شده است و علی (ع) با استفاده از گزاره های زبانی واو قسم ،نفرین ،اسم فاعل به معنای صفت مشبهه، مفعول مطلق نوعی وتاکیدی ، تقدیم خبر برمبتدا و رویکردهای بلاغی تشبیه ، استعاره مکنیه و سازه های واژگانی که بار ایدئولوزیکی منفی دارند «الکفره، اهل فسوق» وسازه های واژگانی که بار ایدئولوژیکی مثبت دارند «ربی خیر ناصر، آمنت بالله» از جمله رویکرد های زبانی موثر در حاشیه رانی رجزهای مخالفان و تبلیغ اسلام واثبات حقانیت آن در برابر یهودیان، نقش به سزایی را ایفا نموده، اشاره کرد.
ابراهیم فلاح
چکیده
مکتب ساختارگرایی از جمله دانش های مربوط به نشانه شناختی است که به تحلیل محتوای متون(از جمله متون مقدس) و به ویژه بررسی و تحلیل عناصر داستان ها و قصه ها می پردازد. شیواترین ابزار بیان و انتقال مفاهیم و انگاره های مورد نظر، روایت و به تصویرکشیدن وقایع در قالب «قصه» است که اهداف بسیاری را با خود به همراه دارد. این پژوهش در تحلیل عناصریکی ...
بیشتر
مکتب ساختارگرایی از جمله دانش های مربوط به نشانه شناختی است که به تحلیل محتوای متون(از جمله متون مقدس) و به ویژه بررسی و تحلیل عناصر داستان ها و قصه ها می پردازد. شیواترین ابزار بیان و انتقال مفاهیم و انگاره های مورد نظر، روایت و به تصویرکشیدن وقایع در قالب «قصه» است که اهداف بسیاری را با خود به همراه دارد. این پژوهش در تحلیل عناصریکی از داستان های مشترک در قرآن و نهج البلاغه یعنی داستان خلقت آدم(ع) با روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته و با استفاده از روش های جزئی دانش نشانه شناختی، داستان خلقت آدم(ع) را در خطبه های نهج البلاغه مورد واکاوی قرار می دهد. طرح و پیرنگ خطبه ها در موضوع خلقت آدم(ع) مبتنی بر رابطه علت و معلول است و حوادث داستان در ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر هستند. زاویه دید در داستان به صورت روایت گری است؛چرا که حضرت به عنوان فرد غایب از صحنه و راوی، داستان را تبیین می کنند. شخصیت های داستان هر کدام ویژگی های خاصی دارند، عبارت اند از آدم(ع)، فرشتگان و شیطان. کنش های داستان بر دو محور اصلی شیطان و آدم(ع) رخ می دهد که هر دو از فرمان الهی سرپیچی می کنند گفت و گوهایی میان اشخاص حاضر در داستان صورت گرفته که به داستان جلوه هنری خاصی می بخشد صحنه پردازی در دو قالب زمان و مکان، به تصورات ذهنی خواننده جهت ملموس سازی داستان کمک می کند. هریک از عناصر قصه، با هدف تربیتی خاصی، ایفای نقش می کنند که در نهایت هدف اصلی داستان یعنی بعد هدایتی را محقق می سازند.