مهین عنافجه؛ علی گنجیان خناری
چکیده
احتجاج یکی از رویکردهای کاربردشناسی است که در این جستار در گستره تحلیل گفتمان بررسی میشود. البته به سختی میتوان تحلیل گفتمان را از سایر تخصصهایی که به بررسی گفتارها میپردازد متمایز ساخت، زیرا تحلیل گفتمان، همان تحلیل کاربرد زبانی است و آن در واقع بررسی کاربرد کنشی گفتمان است. و احتجاج به مجموعهای از تکنیکهای گفتاری ...
بیشتر
احتجاج یکی از رویکردهای کاربردشناسی است که در این جستار در گستره تحلیل گفتمان بررسی میشود. البته به سختی میتوان تحلیل گفتمان را از سایر تخصصهایی که به بررسی گفتارها میپردازد متمایز ساخت، زیرا تحلیل گفتمان، همان تحلیل کاربرد زبانی است و آن در واقع بررسی کاربرد کنشی گفتمان است. و احتجاج به مجموعهای از تکنیکهای گفتاری اطلاق میشود که هدف آن، جلب توجه مخاطبان به مسائل ارائه شده یا بالا بردن میزان توجه آنها به قصد اقناع است. این جستار به شیوۀ تحلیلی توصیفی به اثبات رویکرد اقناع با فرایند تأثیرگذاری مستقیم آن در نمونههایی از خطبهها و نامههای امام علی(ع) که در باب احتجاج است، میپردازد و البته آن تأثیرگذاری از طریق تبیین منظورشناسی زبان و کنشگفتاری آن به سبک تحلیل گفتمان احتجاجی بهدست میآید که در این جستار به طور دقیق و کامل به آن پرداخته شده و با روشهای نوین شرح داده و تبیین شده است. از مهمترین یافتههای این پژوهش، قدرت اقتدارگرایانه گفتمانی احتجاجی است که امام علی(ع) آن جایگاه را از قدرت گفتمانی زبان خود به دست آورده و نه از به کارگیری شواهد و امثال و حکم که به عنوان قاعدة ابزاری برای قدرت بخشیدن به گفتمان به کار میرود.