قاسم مختاری؛ فریبا هادی فرد
دوره 7، شماره 13 ، خرداد 1395، ، صفحه 111-137
چکیده
پیوند و هماهنگی بین الفاظ و معانی، میتواند ناشی از تکرار آواها در بافت کلام و بار معنایی خاص واژگان باشد که هم سبب تمایز معنایی در گزینش واژگان و هم در تداعی معانی نقش بسزایی دارد؛ بنابراین در سطح ادبی کلام و ساختار کلی جمله، سطح آوایی از سطح معنایی جدا نمیشود. بحث القاگری آواها در متن، اولینبار توسط زبانشناس فرانسوی، موریس ...
بیشتر
پیوند و هماهنگی بین الفاظ و معانی، میتواند ناشی از تکرار آواها در بافت کلام و بار معنایی خاص واژگان باشد که هم سبب تمایز معنایی در گزینش واژگان و هم در تداعی معانی نقش بسزایی دارد؛ بنابراین در سطح ادبی کلام و ساختار کلی جمله، سطح آوایی از سطح معنایی جدا نمیشود. بحث القاگری آواها در متن، اولینبار توسط زبانشناس فرانسوی، موریس گرامون در قرن بیستم طرح شد. اما، قبل از طرح آن توسط گرامون بهعنوان نظریهای در حوزه ادبی، گروهی از شاعران فرانسوی سده نوزدهم کوشیدند، پیوند و تناسب جلوههای صوتی حاصل از ساختار کلام را با دیگر پدیدههای عالم هستی آشکار سازند. در این مقاله با کمک روش توصیفی-تحلیلی، نویسندگان برآنند تا تناسب و هماهنگی موججود بین الفاظ نهجالبلاغه در خطبه جهاد را از دو منظر معناشناسی واژگان متقاربةالمعنی در محور جانشینی واژگان و بررسی نظریه زبانی موریس گرامون مبنیبر القاگری آواها در متن، تحلیل معناشناسانه کنند. نتایج بیانگر انسجام درونمتنی خطبه بوده و موضوع مورد اهمیت که القاگری آواها در این خطبه را مورد تأیید قرار میدهد، کاربرد واکهها و همخوانها، با توجه به بارمعناییشان در فرازهایی از خطبه است که بسامد این همخوانها و واکهها برای انتقال معانی به مخاطبان، با ارائه جدولهای آماری نشان داده شده است.