نوع مقاله : علمی-پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی معارف نهج البلاغه، دانشگاه میبد

2 هیئت علمی گروه قرآن و حدیث. دانشگاه میبد

3 استادیار دانشگاه میبد

4 دانشیار جامعه شناسی و عضو پژوهشکده در تحول در علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه شیراز

چکیده

سرمایه اجتماعی در هر جامعه ای برخاسته از تجربه‌های تاریخی و تابع شرایط زمانی و مکانی آن است. از مهم‌ترین مؤلفه‌های سرمایه اجتماعی، هنجارهای اجتماعی است که در حیطه موضوعات جامعه‌شناسی قرار می‌گیرد. هنجارهای اجتماعی به منزله قاعده رفتاری هستند که در تعاملات و مناسبات اجتماعی به کار برده می‌شوند و منبعث از اعتقادات، باورها و ارزش‌های اجتماعی هستند. مقاله حاضر می کوشد تا با روش توصیفی – تحلیلی مکانیسم‌های نهادینه‌سازی هنجارهای اجتماعی را از نگاه امام علی(ع) بررسی نماید، یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد، از نگاه امام علی(ع) مهمترین ویژگی‌هایی که سبب می‌شود هنجارهای اجتماعی در جامعه نهادینه شوند، عبارتنداز: عادلانه‌بودن هنجارها، هماهنگی و همسویی هنجارها با نیازهای ذاتی انسان، پایداری هنجارها، حق‌گرایی، هماهنگی هنجارها، همچنین آگاهی اجتماعی و پرهیز از فردگرایی، پذیرش الگوهای مرجع، خود کنترلی، آخرت‌گرایی، اعتقاد به نظارت الهی،وجدان اخلاقی،اعتقاد به کرامت ذاتی،معناگرایی، بخشی از ویژگی‌هایی است که افراد در جامعه انسانی، بایستی از آن برخودار باشند تا هنجارهادر اجتماع نهادینه شوند .از نتایج پژوهش می توان به بومی‌سازی و اسلامی سازی راهکارهای نهادینه سازی هنجارها در جامعه اسلامی اشاره نمود. . 

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Reanalysis of Elements of and Factors in Institutionalization of Social Norms from Imam Ali (PBUH)’s Point of View

نویسندگان [English]

  • mozhgan ghaderzadeh 1
  • ahmad zare zardini 2
  • hashan zarei 3
  • sayyed saeed zahed zahedani 4

1 ph.d student,Department of Quranic Sciences and Hadith, Meybod University, Meybod, Iran

2 Assistant Professor, Department of Quranic and Hadith Sciences, Meybod University. Meybod. Iran.

3 استادیار دانشگاه میبد

4 Associate professor of Sociology, department of economy, management, and social sciences, Shiraz university, shiraz, iran,

چکیده [English]

Social capital in each and every society has its origin in historical experiences and is a function of temporal and spatial situation. Among the most important factors in social capital are social norms, which fall within the scope of sociology. Social norms are rules of behavior used in social interactions and relations and emanate from opinions, beliefs, and social values. Through the analytic-descriptive method, the present article tries to examine mechanisms of institutionalization of social norms from the standpoint of Imam Ali (PBUH). Research findings show that in his view the most important traits of individuals in society that engender institutionalization of social norms are justice of norms, harmony and alignment of norms with essential human needs, sustainability of norms, righteousness, coherence of norms, social awareness and avoidance of individualism, acceptance of reference groups, self-control, otherworldliness, belief in divine monitoring, moral sense, belief in essential dignity of human beings, and spiritualism. Localization and Islamization of the ways of institutionalizing norms in Islamic society can be referred to as the results of the research.   

کلیدواژه‌ها [English]

  • Imam Ali
  • social norms
  • institutionalization
  • social capital
  • localization of human sciences


بازکاوی عناصر و مؤلفه‌های مؤثر بر نهادینه‌سازی هنجارهای اجتماعی از دیدگاه امام علی(ع)
مژگان قادرزاده*
احمد زارع زردینی**، حسن زارعی محمود ابادی***، سید سعید زاهد زاهدانی****
چکیده
سرمایه اجتماعی در هر جامعه ای برخاسته از تجربه‌های تاریخی و تابع شرایط زمانی و مکانی آن است. از مهم‌ترین مؤلفه‌های سرمایه اجتماعی، هنجارهای اجتماعی است که در حیطه موضوعات جامعه‌شناسی قرار می‌گیرد. هنجارهای اجتماعی به منزله قاعده رفتاری هستند که در تعاملات و مناسبات اجتماعی به کار برده می‌شوند و منبعث از اعتقادات، باورها و ارزش‌های اجتماعی هستند. مقاله حاضر می کوشد تا با روش توصیفی – تحلیلی مکانیسم‌های نهادینه‌سازی هنجارهای اجتماعی را از نگاه امام علی(ع) بررسی نماید، یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد، از نگاه امام علی(ع) مهمترین ویژگی‌هایی که سبب می‌شود هنجارهای اجتماعی در جامعه نهادینه شوند، عبارتنداز: عادلانه‌بودن هنجارها، هماهنگی و همسویی هنجارها با نیازهای ذاتی انسان، پایداری هنجارها، حق‌گرایی، هماهنگی هنجارها، همچنین آگاهی اجتماعی و پرهیز از فردگرایی، پذیرش الگوهای مرجع، خود کنترلی، آخرت‌گرایی، اعتقاد به نظارت الهی،وجدان اخلاقی،اعتقاد به کرامت ذاتی،معناگرایی، بخشی از ویژگی‌هایی است که افراد در جامعه انسانی، بایستی از آن برخودار باشند تا هنجارهادر اجتماع نهادینه شوند .از نتایج پژوهش می توان به بومی‌سازی و اسلامی سازی راهکارهای نهادینه سازی هنجارها در جامعه اسلامی اشاره نمود. . 
کلیدواژه‌ها: امام علی(ع)، هنجارهای اجتماعی ، نهادینه سازی، سرمایه اجتماعی، بومی‌سازی علوم انسانی.

1. مقدمه و بیان مسأله
سرمایه اجتماعی در هر جامعه‌ای با فرهنگ خاص خود شکل می‌گیرد. لذا پیچیدن نسخه خاص برای همه جوامع امری امکان‌ناپذیر است. زیرا سرمایه اجتماعی یک ویژگی ژنتیکی نیست، بلکه پدیده‌ای است برخاسته از تجربه‌های تاریخی و تابع شرایط زمانی و مکانی هر جامعه می‌باشد. بنابراین همواره در معرض تغیر و دگرگونی قرار دارد. به طور کلی می‌توان اذعان کرد که میزان سنجش و بروز آن در میان یک جامعه می‌تواند به شناسایی تحولات فرهنگی و اجتماعی و حتی اقتصادی و سیاسی آن جامعه کمک زیادی بکند. لذا شناخت سرمایه اجتماعی در جوامع دینی شرایط و مناسبات خود را می‌طلبد. زیرا دین همواره یکی از مهم‌ترین عناصر سرمایه اجتماعی به شمار می‌رود که همیشه دارای نقش تعیین‌کننده‌ای در تحولات از صدر اسلام تاکنون برخوردار بوده است. این عنصر نیرومند توانسته کارکردهای ارزشمندی را در ایجاد سرمایه اجتماعی داشته‌باشد. همچنین عامل بسیار مهمی در کاهش انحرافات در سطوح مختلف جامعه داشته‌باشد. آشکار است که تقویت مؤلفه‌های دینی تا چه اندازه می‌تواند در ارتقاء ارزش‌های انسانی تاثیرگذار باشد و از سوی دیگر این امر می‌تواند در توسعه پایدار و ایجاد امنیت در اجتماع و افزایش مشارکت‌های مردمی نیز مؤثر باشد. یکی ازمهمترین مؤلفه‌های سرمایه اجتماعی، هنجارهای اجتماعی است. برای نهادینه‌کردن هنجارهای اجتماعی، شناخت ویژگی‌های هنجارها و همچنین ویژگی‌های افراد جامعه بایستی مورد توجه قرار گیردکه این موضوع در نگاه محققان کلام امام علی(ع)کمتر مورد توجه قرارگرفته است. بنابراین این نوع نگاه به هنجارهای اجتماعی سعی دارد آن را بر پایه بنیان‌های فرهنگی اسلام پی‌ریزی کند. در این پژوهش ویژگی‌‍‌های هنجارها و هنجارپذیران را که درکلام مورد توجه امام علی(ع) قرار گرفته‌اند را مورد بررسی قرارداده‌ایم. با توجه به این موضوع مهمترین سؤالات تحقیق در این پژوهش عبارتند از: کدام ویژگی‌های هنجارهای اجتماعی در جهت نهادینه‌کردن سرمایه اجتماعی دخالت دارند؟چگونه هنجارهای اجتماعی به سرمایه اجتماعی تبدیل می‌شوند و ویژگی‌های افراد جامعه برای درونی‌کردن و نهادینه‌کردن هنجارهای اجتماعی چیست؟ 

2. پیشینه پژوهش
در زمینه موضوع هنجارهای اجتماعی در دیدگاه امام علی(ع)می‌توان به این پژوهش‌ها‌ اشاره‌کرد:
الف:  فردوس میریان و محسن صمدانیان (1388) در مقاله هنجارهای اجتماعی در نهج‌البلاغه به تجزیه وتحلیل ارزش‌ها و هنجارها پرداخته‌اند تا ازآن طریق بتوان به راهکارهایی جهت تقویت هنجارهای مفید وکنترل ناهنجاری‌های‌ها و تبدیل ارزش‌ها به هنجارهای اجتماعی دست‌یافت. 
ب: در مقاله‌ای تحت عنوان عوامل تبدیل ارزش‌ها به هنجارهای اجتماعی از دیدگاه نهج‌البلاغه (1388)، نویسندگان فوق راهکارهایی ازجمله‌ پایبند‌بودن رهبران و مسئولان به ارزش‌ها و به‌کارگیری روش‌های تبلیغی مناسب در تقویت علاقه وگرایش مردم نسبت به ارزش‌ها را از مهمترین عوامل تبدیل ارزش‌ها به هنجارها معرفی کرده‌اند. 
ج: مقاله بسترهای اخلاق اجتماعی نیز از دیدگاه نهج‌البلاغه (1387)توسط حسین‌علی مصدقیان نوشته شده است. مؤلف سقوط یک جامعه را در اثر سقوط هنجارهای اجتماعی ذکر می‌کنند وراهکارهای جلوگیری از آن را گسترش معنویات، امر به معروف ونهی از منکر، عدالت، جلوگیری از مسخ‌شدن هنجارها، ایجاد بسترهای اقتصادی، همبستگی ملی، ذکر‌کرده‌اند. 
د: مقاله عوامل مؤثر برهنجارسازی فرهنگی از دیدگاه قرآن کریم (1399)عنوان مقاله سیدمحسن میرسندسی است که در استقرار ارزشها وهنجارهای مطلوب دینی به عواملی همچون هنجار فرستان، هنجارها ومخاطبان هنجاری اشاره کرده‌اند. هرچند در مقاله مذکور به ویژگی‌های هنجارها (هماهنگی، وضوح، تناسب هنجار با منابع جامعه، سودمندبودن هنجارها) و ویژگی‎های هنجارپذیران(سن مخاطبان، نوع وسطح ادراک هنجارپذیران، تعلق به خرده‌فرهنگ‌ها، قشر اجتماعی و مقاومت مخاطبان هنجاری اشاره شده است اما با ویژگی‌هایی که در این مقاله بدان اشاره شده اساسا تفاوت دارد
آنچه این پژوهش را از پیشینه متمایز می سازد، اول آن است که پیشینه د، مسأله پژوهش ما را در قرآن کاوش نموده است و پژوهش حاضر با محوریت نهج البلاغه است، پیشینه ج، به ارائه روش های جلوگیری از سقوط هنجارهای اجتماعی پرداخته به تعبیری بهتر رویکردی آسیب‌شناسانه و سلبی دارد، در صورتی که این پژوهش به دنبال چگونگی نهادینه‌سازی هنجارهای اجتماعی و رویکردی ایجابی  است، پیشینه ب نزدیکترین پژوهش به پژوهش حاضر است و تفاوت را می توان چنین بازجست که در ارائه روش ها صرفاً از دو سو یکی نقش رهبران و دیگری نقش فعالیت های تبلیغی(ترویجی-رسانه ای) را بازتاب داده است و از ابعادی که در مقاله حاضر بدانها شاره شده، سخنی به میان نیامده است. در پیشینه الف نیز مقاله مسأله محور پیش نرفته است و به طور کلی ابعاد مختلف موضوع هنجارهای اجتماعی را بررسی کرده، بنابراین نتوانسته روش های نهادینه سازی هنجارها را به طور مشخص پیگیری نماید.

3. مفاهیم بنیادین پژوهش 
1.3 نهادینه‌سازی
نهادینه‌سازی از اصطلاحات مهم در علوم اجتماعی است و دلالت بر پایداری و ریشه‌ای شدن یک امر اجتماعی، مقبولیت و به رسمیت شناخته‌شدن آن در میان افراد جامعه دارد. جامعه شناسان آن را نوعی فرایند می‌دانند که طی آن اشکال منظم، بادوام وتا حد زیادی پیش‌بینی‌شده در کنش متقابل توسعه می‌یابد و برخی آن را فرایند تنظیم و الگوساختن روش‌ها و رویه‌های مصوب جامعه تعریف می‌کنند(گلابی، 55:1376). برخی آن را فرآیندی می‌دانند که با آن فعل‌ها تکرار شده و معانی مشابهی برای خود و دیگران پیدا می‌کند(ایروانی، 59:1380). 

 

2.3 هنجار
در متون دینی نیز از هنجارها با کلید واژه‌هایی مانند سنت، حکم، عرف و دأب، ادب نام برده شده است»(آذرنوش، 300:1397). هنجار رفتار قاعده‌مند یا میزانی است که با آن رفتار اجتماعی افراد در جامعه سنجیده می‌شود. هر رفتاری که با آن تطبیق کند، بهنجار و اگر نسبت به آن تخطی کند، نابهنجار تلقی می‌شود(نیک‌گهر، 167:1369). در حقیقت هنجارها مهمترین مؤلفه زیست جهان مشترک است آن‌چه که به اعضای جامعه دیدگاه‌های مشترک می‌دهد، در واقع همان باورها و ارزش‌ها هستند. اما نظام باورها و ارزش‌ها به ما نمی‌گویند که چگونه بایستی رفتار کرد از این رو هنجارها برای جبران این کمبود شکل می‌گیرند، از این جهت می‌توان اذعان کرد که هنجارها در قالب قوانین مدون یا سنت‌ها یا آداب و رسوم اجتماعی است که عینیت می‌یابند. لذا نظام هنجاری در تماس مستقیم با تنظیم رفتار قراردارد. امام علی (ع) در مورد نقش اشتراک هنجاری در ایجاد پیوندهای اجتماعی و تولید سرمایه اجتماعی می‌فرمایند:«تشابه و نزدیکی مردم در اخلاق و رسوم مانع نزاع و کینه‌های آنان می‌شود». (نامه /53). پیدایش یک هنجار از ارزش‌های درونی یک فرد آغاز می‌شود و از طریق رفتارهای یک‌پارچه تداوم می‌یابد. به عبارتی دیگر ارزش‌ها و باورها منابع بالقوه‌ای هستند در جهت ایجاد هنجارها (رنانی و مؤیدفر، 301:1397). چنانچه گفته شد هنجارها صورت عملی باورها و ارزش‌هاست در صورتی که باورها و ارزش‌های رایج در جامعه مبتنی بر توحید باشند هنجارها ماهیت الهی و دینی دارند. سنخ دیگری از هنجارها، هنجارهای اجتماعی است که منشأ وضع آن جامعه است، اگر چنین هنجارهایی در جامعه دینی مبتنی بر سنت‌های الهی و آداب و رسوم پسندیده اجتماعی باشد، قواعد رفتاری مطلوبی را برای افراد جامعه ایجاد می‌کند که در صورت عمل به موجب تسهیل روابط، انتظام اجتماعی وپیش‌بینی رفتارها می‌شود. 

3.3 سرمایه اجتماعی 
برجسته‌ترین نظریه‌پرداز سرمایه اجتماعی «کلمن» پژوهشگر جامعه‌شناسی است. از نظر وی یکی از منابع سرمایه اجتماعی، هنجارها و ضمانت‌های اجرایی مؤثر آن است: وی می‌گوید: هنجارها با ضمانت اجرایی شکل دیگری از سرمایه اجتماعی است. به عقیده وی هنجارها از طرق مختلف مانند سرمشق‌شدن، جامعه‌پذیری، کنترل اجتماعی به افراد منتقل می‌شوند. (کلمن، 381:1377). 
پانتام، اندیشمند آمریکایی از دیگر نظریه‌پردازان سرمایه اجتماعی است. به بیان او:«سرمایه اجتماعی، به خصوصیاتی از سازمان اجتماعی نظیر شبکه‌ها، هنجارها و اعتماد اشاره دارد که همکاری و هماهنگی برای منافع متقابل را تسهیل می‌نماید(توسلی، 14:1384). در این تعریف وی، اعتماد، هنجارها و شبکه‌های اجتماعی را منابع سرمایه اجتماعی تلقی می‌کند وتسهیل کنش را مهمترین کارکرد سرمایه اجتماعی معرفی نموده است. 
فرانسیس فوکویاما می‌گوید:«سرمایه اجتماعی را می‌توان به عنوان وجود مجموعه معینی از هنجارها یا ارزش‌های غیر رسمی تعریف کرد که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان مجاز است، در آن سهیم باشند. مشارکت در ارزش‌ها و هنجارها به خودی خود باعث تولید سرمایه اجتماعی نمی‌گردد، چرا که این ارزش‌ها ممکن است ارزش‌های منفی باشند(فوکویاما، 10:1384). با توجه به عبارت فوق از نظر وی تنها هنجارهایی شالوده سرمایه اجتماعی محسوب می‌شوند که در ایجاد و افزایش همکاری در گروه مؤثر باشند و با فضایلی چون درست‌کاری، وفای به عهد ، قابل اعتمادبودن در انجام وظیفه و امثال آن در ارتباط باشند(فوکویاما،169:1384). 

4.3 ارتباط بعد هنجاری با سرمایه اجتماعی
چنان‌چه بدون تفاهم در زمینه باورها و اعتقادات و ارزش‌ها، سرمایه اجتماعی شکل نمی‌گیرد، بدون هنجار نیز فعلیت‌یافتن سرمایه اجتماعی امکان‌پذیر نیست. چنان‌چه در تعریف «سرمایه اجتماعی» بیان شد، سرمایه اجتماعی «یعنی قاعده‌مندی روابط و اصول رفتارهای انسانی». به عبارتی در یک تحلیل«سرمایه اجتماعی عبارت است از: همان نظام اعتقادات، باورها و ارزش‌ها، هنجارها که بر اساس آن اعتماد و نظم اجتماعی صورت می‌گیرد. به صورتی که هرچیز در جای مناسب خویش قرارگیرد. بنابراین بحث از هنجار نیز به عنوان یکی از منابع آن قواعد و قوانین لازم و مناسب برای استقرار مطلوب امور در چنین جایگاه‌هایی می‌باشد. با این تحلیل هرچه سرمایه اجتماعی در میان کنش‌گران اجتماعی وجود داشته باشد، بهنجار است و آن‌جا که سرمایه اجتماعی وجود نداشته باشد و انواع کجروی‌ها و انحرافات اجتماعی وجود داشته باشد، ناهنجار است به همین دلیل چون در جامعه‌ای سرمایه اجتماعی موجود بالا باشد، بیانگر هماهنگی اجرای سیستم و کارکردهای آن است.(صدیق سروستانی86:1389). می‌توان گفت که سرمایه اجتماعی و هنجار هردو یک روی سکه‌اند؛ هرجا انحرافات در جامعه‌ای موجود باشد؛ حاکی از ناهنجاری است و این یعنی فقدان سرمایه اجتماعی. اگر درشبکه ارتباطی میان افراد جامعه، افراد هنجارها به راحتی زیر پا گذارند ویا نادیده بگیرند نمی‌توان از سرمایه اجتماعی در آن جامعه سخنی به میان آورد. با این توصیف از رابطه میان سرمایه اجتماعی و هنجارها به نظر می‌رسد که پرداختن به مبحث هنجارها به عنوان یکی از مؤلفه‌های تقویت‌کننده سرمایه اجتماعی ضرورتی انکارناپذیر باشدکه بایستی به آن توجه ویژه داشت.

4. کارکردهای هنجارهای اجتماعی
1. انتظام اجتماعی:هنجارها باعث حفظ و ثبات ونظم جامعه، منظم‌کردن اعمال، به قالب درآوردن رویه‌ها و طبعا تثبیت و تحکیم رفتاری است. پس هنجارها نقش مهمی در حیات و تداوم جامعه بازی می‌کنند. زیرا با استقرار و استحکام آن‌ها جامعه شکل واحدی می‌یابد و انتظام می‌پذیرد و بدون مانع به حرکت خود ادامه می‌دهد (بنیاد نهج‌البلاغه، /51). 
2. سازگارکردن کنش‌های افراد جامعه:به جهت برخورداری هنجارها از فشارهای رسمی و غیر رسمی افراد ناگریزند، رفتارهای خود را با الگوهای مورد قبول جامعه هم‌سو سازند. (افروغ، 86:1379). 
3. پیش‌بینی کنش‌ها:هنجارها از طریق سامان‌دهی کنش‌ها و رفتارها و اعمال ما، بستری مناسب برای اعمال و رفتار هم‌گون برای عاملان اجتماعی فراهم می‌کنند. (همان:25). 

5. مؤلفه‌های مؤثر بر نهادینه‌سازی هنجارها از دیدگاه امام علی(ع) 
جهت نهادینه‌سازی هنجارهای اجتماعی به عنوان مهمترین مؤلفه سرمایه اجتماعی بایستی به ویژگی‌های هنجارهای اجتماعی دقت نظر داشت. استقرار یک پدیده به عنوان هنجار در یک جامعه مستلزم ویژگی‌های خاصی است. چنان‌چه بدون در نظرگرفتن این موارد هنجارهای اجتماعی نهادینه نمی‌شوند و افراد نسبت به آنها از خود حساسیت نشان می‌دهند و در نتیجه خود را ملزم به رعایت آن نمی‌دانند. 

1.5 مؤلفه‌های مرتبط با ویژگی هنجارها
1.1.5 عادلانه‌بودن هنجار زمینه‌ساز نهادینه‌سازی 
در کیهان شناسی امام علی(ع) فرایند عدالت با اسم عدل خداوند در عبارت «اَشهَدُ أنَّهُ عَدلٌ» آغاز می‌شود و تا جزیی‌ترین شئون حیات بشر امتداد می‌یابد. امام علی(ع) در مورد عدل الهی می‌فرماید: «خداوند درباه مخلوقاتش به عدل و داد رفتار می‌کند و به عدالت حکم می‌نماید(نهج البلاغه:خطبه/185).و از آنجا که انسان بر فطرت الهی آفریده شده به حکم عقلش، ظلم به دیگران را قبیح می‌داند وعدالت را حسن تلقی می‌کند(صانع پور،8:1398). از این رو  هنجارهای اجتماعی مبتنی بر عدالت، ایجاد برابری می‌کند. به همین دلیل در اندیشه علوی مهمترین شاخصه هنجارهای مطلوب عادلانه‌بودن آن‌ها است . بدیهی است که در صورت ناعادلانه بودن هنجارها، هرگز نمی‌توانند در جامعه اثرگذار باشند که در این صورت سرپیچی از هنجارهای غیرعادلانه صورت می‌گیرد و با نافرمانی از آن بسیاری از انحرافات وکجروی‌های اجتماعی رخ خواهد داد و نتیجه آن چیزی جز بی‌اعتمادی و گسست‌های اجتماعی نیست. هنجارهای ناعادلانه به اجبار و زور قانون هم نمی‌توان آن را به مرحله اجرا درآورد. .باتوجه به اینکه درهمه جوامع تنوعات فرهنگی به(اعتبارات دینی، قومی، زبانی، مذهبی) حضور دارند، به همین دلیل امام علی (ع) رعایت عدالت را با تمامی خرده‌فرهنگ‌ها در دستور کار خویش قرار دادند به مالک اشتر توصیه‌کردند:
مبادا هرگز، چونان حیوان شکارى باشى که خوردن آنان را غنیمت دانى، زیرا مردم دو دسته‏اند، دسته‏اى برادر دینى تو، و دسته دیگر همانند تو در آفرینش مى‏باشند. اگر گناهى از آنان سر مى‏زند یا علّت‏هایى بر آنان عارض مى‏شود، یا خواسته و ناخواسته، اشتباهى مرتکب مى‏گردند، آنان را ببخشاى و بر آنان آسان گیر (نهج البلاغه:نامه53).
چنان‌چه به مالک اشترفرمودند:«عدالت را با اهل ذمه اجرا کن به مظلوم حق بده و به ستمگر سخت بگیر»(نامه/53). همچنین وقتی از رفتار حاکم فارس نسبت به زردتشتیان باخبر شد او را ملامت کرد (همان:نامه/19). بنابراین هیچکس نباید به بهانه جنسیت، فرهنگ و دین مورد ستم قرارگیرد. عدالت‌ورزی نسبت به همگان در منظومه فکری ایشان نمود زیادی داشته است.این هنجار در برابر دوست و دشمن می‌تواند مورد استفاده قرارگیرد و از نظر همه مکاتب قابل قبول است و برداشتی کاملاً مطابق با سرمایه اجتماعی است.
2.1.5 هماهنگی و همسویی هنجار با نیازهای ذاتی انسان، پیشران نهادینه سازی هنجار
هنجارها بایستی از ویژگی خاصی برخوردار باشندتا توان نهادینه‌شدن را داشته باشند و آن هم‌سویی با نیازهای انسان است تا به بهزیستی منجر شوند. از یکسواگر هنجارها با نیازهای فیزئولوژی انسان هم‌سو نباشد، چندان قدرت نهادینه شدن‌را ندارند. به دلیل تقدم نیازهای مادی بر نیازهای معنوی در صورت نادیده‌گرفتن نیازهای مادی، اصولا نیازهای معنوی انسان به مرحله ظهور نمی‌رسد. چنان‌چه منشأ بسیاری از انحرافات و ناهنجاری‌های اجتماعی ریشه در فقر و ناتوانی در پاسخ به نیازهای مادی انسان است. هرچند لزوما فقر باعث ناهنجاری نمی‌شود
پرونده‌های موجود آمار جرائم در همه جای دنیا نشانگر تأیید این مسأله است که افراد فقیر به کارهای خلاف از جمله سرقت، و اعمال منافی عفت روی آورند. همچنین ممکن است از طرف سودجویان نیز مورد سوء استفاده قراربگیرند. زیرا آنان را به بهای اندکی خریده و به کارهای خلاف سوق می‌دهند (شاکر، 170:1387).
حضرت(ع) می‌فرمایند:«تنگی و فشار زندگی خوی و خصلت‌ها را زشت می‌گرداند و رفقا را به وحشت اندازد:»(غررالحکم، ج2 /9). همچنین به امام حسن (ع) می‌فرمایند:«انسانی را که طلب روزی خود می‌کند سرزنش مکن، چه هرکس روزی خود و خانواده خود را نداشته باشد، خطاهایش افزون می‌گردد. (نهج البلاغه:نامه31). این بیانات امام(ع) حاکی از آن است که فقر در انحرافات اجتماعی نقش بسیاری مهمی دارد. زیرا پیامد فقر مانع تشخیص صحیح در هنجارها می‌شود در نتیجه باعث اختلال در مسیر رفتار بهنجار است. زیرا هنجارهای موجود بر جامعه را بر علیه خویش تصور می‌کنند و نتیجه آن‌که‌ در صورت ناهماهنگی نظام هنجاری با نیازهای زیستی احتمال نهادینه‌شدن آن به حداقل می‌رسد. 
از سویی دیگر اگر نظام هنجاری مطابق با نیازهای معنوی باشد، هنجارهای ایجابی چون صداقت، تعهد، احسان و نیکی، و سایر هنجارهای دیگر نهادینه می‌شود. بدون شک اسلام جهان مادی و زیست در آن را - ولو بهزیستی در حد اعلی را –شایسته این که کمال مطلوب انسان قرارگیرد، نمی‌داند، زیرا مقام انسان و ارزش‌های عالی انسان برتر وبالاتر از این است که خویشتن را بسته و اسیر و برده مادیات این جهان نمایدامام علی(ع): «دنیا چه خوب خانه‏اى است براى آن‌کس که آن را جاودانه نپندارد، و خوب محلّى است براى آن کس که آن را وطن خویش انتخاب نکند»(نهج البلاغه:خطبه223). زیرا از نظر مکتب‌های انسانی هرچیزی که انسان را به خود ببندد ودر خود محو نماید بر ضد شخصیت انسانی است، زیرا او را راکد و منجمد می‌کند، سیر تکاملی انسان لامتناهی است و هرگونه توقفی و رکودی برضد آن است. پس اگر انسان تنها طفیلی دنیا باشد موجب محو و نابودی تمامی ارزش‌های اخلاقی عالی انسان می‌گردد(مطهری، 266:1393). به همین دلیل ارزش‌ها و نظام هنجاری بایستی با نیازهای معنوی انسان هماهنگ و همسو باشدتا باعث خلق سرمایه اجتماعی شود. 
3.1.5 پایداری و تداوم یک هنجار، کمک رسان نهادینه سازی هنجار
یکی از مهم‌ترین ویژگی هنجارها، تداوم و پایداری است. هرچه قدر هنجارها از سابقه بیشتری برخوردار باشند، قدرت نهادینه‌شدن دارند. . حضرت (ع) به مالک اشتر سفارش کرده‌اند:«آداب پسندیده‏اى را که بزرگان این امّت به آن عمل کردند، و ملّت اسلام با آن پیوند خورده، و رعیّت با آن اصلاح شدند، بر هم مزن، و آدابى که به سنّت‏هاى خوب گذشته زیان وارد مى‏کند، پدیدنیاور»(نهج البلاغه:نامه53). هرچه هنجارهای اجتماعی از استمرار وثبات بیشتر برخوردار باشند، رفتارها پیش‌بینی‌پذیر می‌شوند.
به عبارتی قطار جامعه بر روی ریل این قوانین و آداب و رسوم نهاده شده‌است. بنابراین همان‌گونه که بسیاری از نظام اعتقادات و باورها ،ارزش‌ها و هنجارها بایستی مبتنی بر علم ومستدل باشد، اعتقادات مبتنی بر سنت نیز مورد تأیید امام قرار گرفته‌است .سنتهای نیکی که بایستی مراقبت و حفظ شود و مطابق با آن رفتار شود (مصدقیان،14:1387).
لذا از هرگونه بدعت‌گذاری نهی شده است. زیرا هر بدعتی نقض هنجار قبلی است این موضوع مورد عنایت امیرالمؤمنان(ع) قرار گرفته است:«هیچ بدعتى در دین ایجاد نمى‏شود مگر آن که سنّتى ترک گردد، پس از بدعت‏ها بپرهیزید، و با راه راست و جادّه آشکار حق باشید، نیکوترین کارها سنّتى است که سالیانى بر آن گذشته و درستى آن ثابت شده باشد و بدترین کارها آنچه که تازه پیدا شده و آینده آن روشن نیست. (همان:خطبه145)، متولیان بدعت‌ها رجالی هستند که سعی در ایجاد تردید وحذف باورهای حاکم بر جامعه رادارند و به دین خدا اهمیتی نمی‌دهند از این رو امام(ع) بدعت‌های مخالف با دین را منشأ فتنه می‌دانند:«همانا آغاز پدید‌آمدن فتنه‏ها، هواپرستی و بدعت‌گذارى در احکام آسمانى است، نوآورى‏هایى که قرآن با آن مخالف است، و گروهى «با دو انحراف یاد شده» بر گروه دیگر سلطه و ولایت یابند، که بر خلاف دین خداست»(همان:خطبه50). «ریشه بسیاری از فتنه‌ها دو چیز است: پیروی از هوای نفس واحکام دروغین خود ساخته که مخالف با کتاب خداست و بی‌شک اگر احکام قرآن در میان مردم باشد و اصالت قوانین اسلام حفظ شود و بدعت‌های ناروا در دین خدا نباشد و اصالت قوانین ناب الهی و هوی وهوس‌ها حاکم نشود فتنه‌ای پدید نخواهدآمد چرا که این قوانین مجری عدالت و حافظ حقوق همه مردم، بیان‌گر وظائف است، فتنه آن زمان شروع می‌شود که قوانین الهی در مسیر مطامع شخصی تحریف‌شود حق وعدالت زیر پا بماند و افراد و گروه‌ها وظایف خود را فراموش‌کنند و به بدعت‌ها روی‌آورند در واقع در آن‌جا که با تحریف و تفسیرهای غلط به هوی وهوس خود می‌رسند، به سراغ آن می‌روند و هرجا نیاز به جعل احکام تازه‌ای دیدند؛ دست به دامن بدعت می‌زنند بنابراین بی‌اعتنایی به هنجارهای حاکم بر جامعه وسنت‌های موجود و بدعت‌گذاری سبب می‌شود که مردم در پذیرش آن دچار دوگانگی شده و جامعه به سمت انحرافات پیش رود. (مکارم شیرازی1382:ج2 /562). البته علاوه بر پایداری هنجارها، نیکویی هنجارها است که باعث تداوم و ثبات هنجارها می‌شود. زیرا نقض هنجارهای نیکو و همین‌طور وضع هنجارهای مغایر با آن باعث می‌شود که الفت وهم‌بستگی اجتماعی کاهش‌یابد. بنابراین نه تنها ثبات هنجاری شرط لازم نیل به تفاهم هنجاری است بلکه ریشه در نیکوبودن یک هنجار دارد. 
4.1.5 هماهنگی هنجارها به مثابه یک مؤلفه نهادینه ساز هنجارها 
از دیگر عوامل مهم در جهت نهادینه‌سازی هنجارها هماهنگی هنجاری است. یعنی هنجارهای ناظر به یک موقعیت باید ضمن هماهنگی با یکدیگردر تعارض با یکدیگر نباشند. زیرا در صورت عدم هماهنگی افراد دچار دوگانگی هنجاری می‌شوند. چنان‌چه امام علی(ع) در توصیف دوگانگی در جامعه جاهلی این موضوع را به خوبی معرفی کرده و فرموده‌اند:
مردم در فتنه‏ها گرفتار شده، رشته‏هاى دین پاره شده و ستون‏هاى ایمان و یقین ناپایدار بود. در اصول دین اختلاف داشته، و امور مردم پراکنده بود، راه رهایى دشوار و پناهگاهى وجود نداشت، چراغ هدایت بى نور، و کور دلى همگان را فرا گرفته بود. خداى رحمان معصیت مى‏شد و شیطان یارى مى‏گردید، ایمان بدون یاور مانده و ستون‏هاى آن ویران گردیده و نشانه‏هاى آن انکار شده، راه‏هاى آن ویران و جاده‏هاى آن کهنه و فراموش گردیده بود. مردم جاهلى شیطان را اطاعت مى‏کردند و به راه‏هاى او مى‏رفتند و در آبشخور شیطان سیراب مى‏شدند. با دست مردم جاهلیت، نشانه‏هاى شیطان، آشکار و پرچم او برافراشته گردید. فتنه‏ها، مردم را لگدمال کرده و با سم‏هاى محکم خود نابودشان کرده و پا برجا ایستاده بود. (نهج البلاغه:خطبه2).
«ازیک‌سو فتنه‌های شیاطین و وسوسه‌های هواپرستان، رشته‌های ایمان را پاره کرده‌بود . از سویی نابسامانی، سراسر جامعه را فراگرفته بود وآتش اختلافات از هر سو زبانه می‌کشید. . . در آن‌زمان حتی پایه‌های فطرت انسانی و اصول شناخته‌شده فطری مانند توحید و عشق به نیکی‌ها و پاکی‌ها همه متزلزل شده‌بود و نظام ارزشی و هنجاری جامعه بسیار متفاوت گشته و هر گروهی با معیار جداگانه‌ای با مسائل برخوردداشتند و این عامل اساسی تشتت امور بود و مردن در همه ارزش‌ها و هنجارهای چه در امور اجتماعی، چه امر دین ودنیا، چه مسائل مربوط به اجتماع و چه خانواده، چه مسائل اقتصادی یا اخلاقی با تششت و پراکندگی روبرو بودند (مکارم شیرازی1382:ج1/284). واین موضوع باعث تضعیف انسجام وروابط اجتماعی شده و در نتیجه سرمایه اجتماعی را به شدت تضعیف می‌کرد.
5.1.5 شفافیت هنجارها و تاثیر آن در نهادینه سازی 
یکی از مهم‌ترین راه‌های نهادینه‌سازی هنجارها در اجتماع بشری شفافیت هنجارهاست. زیرا یکی از دلایل روی نیاوردن افراد به رفتارهای هنجار ودرونی‌نشدن هنجارها نداشتن تصوری درست از هنجارها و مزایا و معیارهای آن است(خسروی وباقری، 92:1387). هنجارها باید به قدری روشن و بی‌پرده باشند که هماهنگی آن در رفتار کنش‌گران اجتماعی هویدا باشد. به همین دلیل در خصوص هنجارهای قانونی، هنجارسازان باید به گونه‎ای هنجارهای قانونی را وضع نمایند که از شفافیت و وضوح کافی برخودار باشند که در این مورد امیرالمؤمنان(ع), به هنجارسازان دستورمی‌دهد که در این مورد به کتاب قرآن وسنت پیامبر رجوع کنند:(نهج البلاغه:خطبه18) ودر مورد هنجارهای اجتماعی نیز بایستی به عرف رجوع کرد:«نیکوترین کارها سنّتى است که سالیانى بر آن گذشته و درستى آن ثابت شده باشد»(همان:خطبه145). زیرا عرف اجتماعی به ما می‌آموزد که چگونه باید رفتارکرد و می‌تواند مفسر بسیاری از هنجارهای اجتماعی باشد که نتیجه آن رفتارهای منطبق با دیگران است. بنابراین رفتارهایی که عاملان اجتماعی در ارتباطات و مناسبات اجتماعی انجام می‌دهند در گرو شفافیت وتصویر روشن از هنجارها است که توسط دین، عقلاء و قانون‌گذاران و عرف اجتماعی به افراد آموخته می‌شود. به عبارتی اگر افراد مرزهای مخدوشی را که بین فضایل و رذایل است به خوبی تشخیص ندهند، دچار حیرت وسرگردانی شده در نتیجه رفتارهای متفاوت از خود بروز می‌دهند وامکان نهادینه‌شدن هنجارها به شدت کاهش می‌یابد. 
6.1.5 ابتناء هنجارها برحق ،عنصر مهم در نهادینه‌سازی هنجارها
اصل حق مطابقت و موافقت وحقیقت است(راغب اصفهانی، 1412:ج1/125). در بینش معرفتی امام علی(ع) یکی از راههای نهادینه سازی هنجارها ایستادگی برای حق است به همین دلیل آن حضرت(ع)، تنها حق را بسیار گوارا توصیف می‌کنند:« حق سنگین امّا گواراست، و باطل، سبک امّا کشنده»(نهج البلاغه:حکمت376). از دیدگاه امام علی(ع) محور اصلی حق گرا بودن است به همین دلیل فرمودند:«کسی که میان خود و خدا را اصلاح کند، خداوند میان او و مردم را اصلاح خواهد کرد(حکمت/89).زیرا در بینش امام علی(ع) سازگار بودن با جامعه به تنهایی مهم نیست بلکه تنها حق محوری مهم است.این ویژگی رفتاری در جهت رشد ارزشهای اخلاقی بسیار دشوار است وتنها افرادی که از هوش اخلاقی برخودار باشند می‌توانند از این خصلت برخوردار باشند به همین دلیل ایشان می‌فرمایند:«به خدا سوگند در مبارزه با مخالفان حق وآنان که در ستم و ضلالت غوطه ور هستند یک لحظه مدارا نمی‌کنم(همان:خطبه/24). همچنن فرمودند:
آنگاه که همه از ترس سست شده کنار کشیدند من قیام کردم وآن هنگام که همه خود را پنهان کردند من به میدان آمدم وآن زمان‌که همه لب فرو بستند من سخن گفتم وآن وقت که همه ایستادند من با راهنمایی نور خدا به راه افتادم (همان:خطبه/37).
این مؤلفه مهم می‌تواند منشأ نهادینه‌سازی بسیاری از هنجارهای اخلاقی باشد و از بسیاری از ناهنجاری‌ها جلوگیری کند.
7.1.5 ابتناء هنجارها بر عقل‌، عامل نهادینه‌سازی هنجار
عقل و تدبیر یکی از مهمترین موضوعاتی است که به وفور در کلام امام‌علی(ع) یافت می‌شود و به عنوان سودمندترین اموال(حکمت/113)،فهم حقایق(خطبه/106)، وسیله نجات(حکمت/407)، درک دستورات دینی(خطبه/239)، وسیله هدایت(خطبه/144)، بهترین علوم(حکمت/113)، عامل رفع انحرافات(خطبه/144)،تدبیر کننده امور(حکمت/113)بیان شده است،
هنجارهایی که در سایه عقل و خرد ورزی حاصل شده باشند، دارای قدرت نهادینه‌شدن هستند. و به آسانی مورد پذیرش افراد جامعه قرار می‌گیرد. از نظر امام(ع) میان عقل و ادب(هنجار) رابطه عمیق وجود دارد:«الأدبُ فی الإنسان ِکَشَجَره أصلُها العَقلُ»(غررالحکم، 1368:ج2/109) مفهوم این سخن ارزشمند آن است که رفتار نیکو ریشه در خردورزی دارد و این‌گونه نیست که فرد مسلمان بدون آراستگی به خردورزی بتواند رفتار مناسب داشته باشد. از آنجا که سعادت انسان در گرو انتخاب درست است؛ در تعبیری از آن حضرت عقل به سان وجود مجرد و نوری دانسته شده است که انسان به مدد آن خوب و بد اعمال را درک می‌کند بی آن‌که به آموزش نیازی داشته باشد:« در دل انسان نوری قرار دارد که واجب و مستحب و خوب و بد را می‌فهمد. همانا عقل در دل همچون چراغ در وسط خانه است(مجلسی،1363:ج99،1).در این حدیث تأکید شده که انسان با عقلی که فطری و غیر اکتسابی است خوب و بد را می‌فهمد(الهی و دیگران4:1394).نقش عقل و خرد ورزی چنان مهم است که در کنار تقوا ذکر شده است«خطبه/83).زیرا تفکر توأم باتقوا همواره مهمترین وسیله تشخیص سره از ناسره است. «در ارزش عقل و خرد همین بس که راه جهالت و فساد را رشد وکمال مشخص می‌سازد(حکمت/421).بنابراین اگر بشر به بالاترین پیشرفت‌ها نائل آید اما عاقل نمی‌گردد مگر آنکه عقل و عمل در راستای خیرخواهی و صلاح بشری به کار رود.(مغنیه،1972:ج460،4).
در نگاه امیرالمؤمنان(ع)، آن‌چه اخلاق اجتماعی انسان را مختل می‌کند؛ پیروی از هوای نفس است:«آفهُ العَقلِ الهَوی»(غرر الحکم:ج64،6). منظور از هوی نفس، خالی‌بودن، سقوط‌کردن فرد است و از این رو تمایلات نفسانی را هوی نامند که از هرگونه خیر و نیکی تهی است(مصطفوی،299،1402). زیرا پیروی از هوای نفس آفت عقل و گسترش فساد و گمراهی و نپذیرفتن حق و هنجارشکنی است:«مَن رَخُصَ لِنَفسه ذُهبَت بِهِ فی المَذاهب الظُّلم»(همان،750). پیروی از خواهش‌های نفسانی از مهمترین عوامل در تخریب هنجارهای اجتماعی است. زیرا در صورت مسلط شدن نفسانیات بر انسان، فرد دچار هیجانات درونی می‎شود و مانع کنترل او می‌شود و اگر این نیرو بر عقل و خرد پیشی بگیرد اورا به پرتگاه‌های سقوط می‌کشاند (مکارم شیرازی،1382،ج377،10). بنابراین همت تربیتی باید بر این باشد که قواهای گوناگون انسان(وهم،غضب و شهوت و...) و عواطف و احساسات آدمی تحت حاکمیت عقل باشد که اگر این‌ها زیر پوشش عقل هدایت شوند، هرکدام در جای خود واقع می‌شوند و هماهنگی و موزونی کامل میان قوا و عواطف و احساسات آدمی برقرار می‌شود. در این صورت است که انسان در روابط اجتماعی در عین رحمت و محبت از صلابت نیز برخودار می‌شود و هریک را در جایی درست به کار می‌گیرد(جوادی آملی،120:1372). هم‌چنین گمراهی و عدم پذیرش عقل، عامل کجروی و انحرافات اجتماعی است که این عاملی مهم در نقض سرمایه اجتماعی است.زیرا با کاهش عقلانیت و غلبه‌شدن هوی و هوس میزان درک درست و بینش صحیح از قواعد و منافع جمعی کاهش می‌یابد و باعث تضعیف هنجارهای اجتماعی می‌شود. لذا گمراهی و برخلاف عقل عمل‌کردن عامل کجروی اجتماعی است به همین دلیل در اندیشه انسان‌شناختی امام علی(ع) بر عقل‌گرایی تأکید شده است.

2.5 مؤلفه‌های مرتبط با مخاطبان هنجارها 
علاوه بر موارد فوق که در جهت نهادینه‌سازی هنجارها مهم به نظر می‌رسید و به خصوصیات هنجارهای اجتماعی از نگاه امام علی(ع)توجه داشت افراد انسانی در جامعه باید از ویژگی‌هایی در روابط و تعاملات اجتماعی برخوردار باشند، تا به اجرائی‌شدن و تقویت و نهادینه‌شدن هنجارهای اجتماعی بیانجامد. درنگاه امام علی(ع) این ویژگی‌ها عبارتند از:

1.2.5 التزام مخاطب به باورهای توحیدی:  ریشه نهادینه‌سازی هنجارها
یکی از ویژگی‌های اسلام در اندیشه امام علی (ع) ارتباط وثیقی است که میان اجزای آن حاکم است، ریشه تمام عقاید وافکار پاک واعمال صالح توحید است توحید همچون یک دانه تسبیح در مقابل دیگر دانه نیست بلکه همچون ریسمانی است که همه دانه‌ها را به هم پیوند می‌دهد(مکارم شیرازی،1382،ج2،ص159).چنان‌چه امام (ع) فرمودند:«شهادت می‌دهم به یگانگی خداوند..... زیرا شهادت به یگانگى خدا، نشانه استوارى ایمان، باز کننده درهاى احسان، مایه خشنودى خداى رحمان، و دور کننده شیطان است(خطبه/2)به تعبیری امر توحید در افراد جامعه و روابط انسانی منجر به بروز فضایل اخلاقی می‌شود و دقیقا همین فضائل اخلاقی هستند که سرچشمه‌های رفتارهای بهنجار و مطابق با ارزش‌ها و هنجارهای توحیدی در افراد جامعه هستند. باورهای توحیدی هستند که در صورت درونی‌شدن، در افراد جامعه ملکات نفسانی مستعد برای بروز رفتارهای حسنه و مطابق با اخلاق توحیدی را فراهم می‌آورند. این باورها به سان نیروی قدرت‌مندی افراد جامعه را به انجام افعال متناسب با آن ترغیب می‌کنند.انسان با اندیشه توحیدی به معبود خویش عشق می‌ورزد ومی‌داند که به تعهدی که با خدای خویش بسته وفاکند،خدای سبحان به او وفادار خواهد بودچنین باوری اجازه نمی‌دهد که به جای عدالت، سخاوت شخصیت خوبش را به جبن وحرص و بخل آلوده سازد امیر المؤمنان(ع) می‌فرمایند:«بخل والحرص وترس اخلاقی هستند که سرچشمه آن بدگمانی به خداست(نامه/53).اگر انسان به خدا حسن ظن و یقین داشته باشد خواهد دانست که اجل انسان ورزق وروزی او مقدر است ومی‌داند که همه این امور به خواست خدا وقوع می‌پیوندد.
2.2.5 پذیرش هنجار از سوی الگوهای مرجع و نقش آن در نهادینه سازی 
افراد در مواقعی از الگوهای خاصی که به عنوان الگوهای مرجع وی است، تأثیر می‌پذیرند و ارزش‌های و هنجارهای آنان را ناخودآگاه در شخصیت خود درونی‌ساخته و با آن همنوا می‌شوند. بدیهی است این الگوهای مرجع در سازندگی فرد و جامعه در نظام اجتماعی تأثیرگذارند. امام علی (ع)در این باره می‌فرمایند:«آگاه باشید برای هر اقتدا کننده‌ای امامی است که به آن اقتدا می‌کند واز نور علمش بهره می‌گیرد»(نامه/45). به همین دلیل افرادی که به عنوان منابع الگو معرفی می‌شوند، بایستی به ویژگی‌هایی مانند صداقت، پرهیزگاری، دگرخواهی، عدالت‌خواهی و متصف باشند. لذا امام فرموده‌اند:«هرکس‌که خود را پیشوای مردم سازد باید بیش از تعلیم دیگران به تعلیم خویش بپردازد و باید تربیت‌کردنش، پیش از آنکه با زبانش باشد، با سیرت و رفتارش باشد»(حکمت/73).ائمه هدی همواره خود را بهترین الگو معرفی کرده‌اند:« نَحْنُ النُّمْرُقَةُ الْوُسْطَى بِهَا یَلْحَقُ التَّالِی وَ إِلَیْهَا یَرْجِعُ الْغَالِی :ما تکیه‌گاه میانه‏ایم، عقب‌ماندگان به ما مى‏رسند، و پیش تاختگان به ما باز مى‏گردند.».(حکمت/109).این سخن را امام (ع) درباره کردار کسانی که اهل افراط و تفریط‌اند بیان کرده است. جامعه دینی که محورش تعالیم قرآن است تکیه‌گاه آن رهبران الهی هستند وجامعه دینی در صورتی می‌تواند اجتماعش سرمایه باشد که جمع بر محور اعتدال باشد.
واژه «نمرقه»در این عبارت، به معنای بالشت است و اهل بیت به دلیل تکیه بر آنان در امور دین بیشترین شباهت به بالشت (تکیه گاه) را دارند. اگر بر بالشت به دلیل راحتی پشت و اعتماد و آرامش اعضا تکیه می‌شود و امام علی بالشت را به وسطی توصیف کرده است؛ زیرا بقیه بالشت‌ها به آن بالشت وسط تکیه می‌کنند پس گویا بالشت‌ها به همان بالشت وسط یا بی‌واسطه یا با واسطه بالشت‌های دیگر تکیه می‌کنند و اهل بیت همان صراط اعتدال و وسط هستند که کسانی که کوتاهی کرده‌اند عقب مانده‌اند باید به آنها ملحق شوند و کسانی که غلو کرده پیش افتاده‌اند باید به آنان برگردند(عبده،بی تا:ج3،ص275).اهل بیت (ع) گرانیگاه و نقطه اتکا جامعه‌اند بدون اینکه تکیه گاه جامعه به افراط و تفریط دچار خواهد شد.از این‌رو هنجارها در صورتی نهادینه می‌شوند که تحت هدایت و رهبری معصوم قرار گیرند. امامت به رابطه میان رهبر و پیروانی اشاره می‌کند که رهبری او را پذیرفته‌اند. زیرا امام در عالم معنا و ماده در روابط اجتماعی پیروان خود دخالت دارد. بنابر اعتقاد شیعه ولایت از هر امر دیگر در اسلام اهمیت بیشتر دارد. بر همین اساس امام علی (ع) نیز می‌فرمایند:«شما مردم به وسیله ما، از تاریکى‏هاى جهالت نجات یافته و هدایت شدید، و به کمک ما، به اوج ترقّى رسیدید. صبح سعادت شما با نور ما درخشید»(نهج البلاغه:خطبه4).«اشاره به اینکه چون رهبری صحیح باشد و بر پایه علم و دین استوار باشد جامعه آلوده بدکار گرفتار معصیت و فساد نیز اصلاح می‌گردد و به جامعه‌ای پاک وصالح و نیکوکار و درست‌کردار بدل می‌شود. پس اگر جامعه پیرو رهبری الهی و معصوم گشت و پیشوای خدا گفته را قبول کرد و تحت تعلیم‌ها وارشادهای او قرار گرفت خدا آن جامعه و آن مردم را ظلمات تاریکی و بی‎اعتقادی و گناه و رفتارهای نابهنجار رهایی می‌بخشد و به فضیلت و شایستگی و پاکی در می‌آورد(حکیمی،1380:ج1، 425).در مکتب علوی ولایت‌محوری کلید تولید و تقویت هنجارهاست براساس آن ریاست امور دین و دنیای مردم و تحقق‌بخشی به برنامه‌ها و دستورات الهی اعم از حکومت و اجرای احکام الهی تربیت وپرورش نفوس انسانی در ظاهر و باطن با انتصاب الهی، بر عهده امام قرار دارد(بحرانی،174:1355).زیرا در منظومه فکری امام (ع) اهل بیت به منزله ستون دین تلقی شده‌اند:«کسى را با خاندان رسالت نمى‏شود مقایسه کرد...عترت پیامبر (ص) أساس دین، و ستون‏هاى استوار یقین مى‏باشند«(نهج البلاغه:خطبه/2).بنابراین کسی که با اولیای الهی دست بیعت دهد گویی باخداوند بیعت کرده است. چون اساسا نظام امامت و امام که انسان را به سوی خداوند دعوت می‌کنند. این موضوع همان راز پیدایش واحد و واجد سرمایه اجتماعی است. چنانچه حضرت نیز به این موضوع اشاره کرده‌اند: « و «امامت» را براى سازمان یافتن امور امّت، و «فرمانبردارى از امام» را براى بزرگداشت مقام رهبرى، واجب کرد»(همان:حکمت252). بنابراین شناخت و اعتقاد به جایگاه اهل بیت و نقش امامت می‌تواند در کاهش اختلافات و ایجاد یکپارچگی نقش بی‌بدیلی داشته باشد. زیرا اگر مبنای منش و بینش و ارزش‌های یک جامعه بر اساس اطاعت و پیروی از مرجعی متعالی و یکپارچه به نام ولایت باشد، تردیدی نیست که شبکه تعاملی جامعه به سمت وحدت، صداقت، محبت، و امنیت پیش خواهد رفت(پور رستمی،285:1399). امام، میزان و معیار است.حق را از باطل جدا می‌کند تعادل و توازن اجتماعی را برقرار می‌کند خوبی‌ها با او سنجیده می‌شود راه‌ها با او تطبیق داده می‌شود با وجود شاخصه عصمت در امام مردم مطمئن خواهندبود که پیروی از امام رضایت الهی را برای آنان به همراه خواهد داشت.بنابراین مردم بایستی با پیروی حداکثری از امام در ساحتهای اندیشه، قلب و رفتار در جهت اتصال با وی حرکت کنند.و هرکدام از افراد جامعه که بکوشند خود را در این سه حوزه به امام شبیه سازند وخود را متربی تربیت امام سازند،زیراباعث نهادینه‌شدن هنجارها وتقویت سرمایه اجتماعی می‌شود.
3.2.5 آخرت‌گرایی مخاطبان و نقش آن در نهادینه سازی هنجارها
آخرت‌گرایی مفهوم و کیفیتی است که در پی ایمان به آخرت وزندگی جاوید مطرح می‌شود. ایمان به جهان پس از مرگ باور به پایان و سرانجام اعمال انسانی، تصمیمات و کردارها در اجرایی‌کردن ارزش‌ها و هنجارهای جامعه نقش اساسی دارد. به عبارتی یکی از شگردهای نظارت ماورایی، توجه دادن به این نکته است که آخرت‌گرایی انسات را از تاریکی غفلت رهایی می‌دهد وی را به سوی اعمال نیکو سوق می‌دهد: فرموده‌اندَ:«‏اى مردم دنیا سراى گذرا و آخرت خانه جاویدان است. پس، اگر از گذرگاه خویش براى سر منزل جاودانه توشه برگیرید»(همان:خطبه203). همچنین فرموده‌اند «هرکس از شما در روزگاری که مهلت دارد به اعمال نیکو بپردازد پیش از آنکه مرگ فرا رسد . . . . »(همان:خطبه86). از نظر فرد دین‌دار انسان هر عملی را که انجام می‌دهد، علاوه بر پیامدهای اخروی دارای پیامدهای دنیوی نیز می‌باشد که در هر صورت به صورت آشکار یا پنهانی، مستقیم یا غیرمستقیم آن را دریافت می‌کند. کسی که به خداوند متعال و روز رستاخیز، معتقد است، امکان ندارد نسبت به تعهدات خود و جان و مال و آبروی مسلمانان بی‌تفاوت باشد و یا حقوق دیگران را زیر پا گذارد و آبروی دیگران را هتک نماید. (همان:خطبه176).
4.2.5 اعتقاد به نظارت الهی عامل مؤثر بر نهادینه سازی هنجارها  
اعتقاد به نظارت الهی نیز کنترل‌گر درونی دیگری است که نقش بسیار زیادی در نهادینه‌سازی هنجارها دارد. زیرا انسان همواره خود را در معرض دیدگان خداوند می‌بیند و عالم را محضر خدا می‌داند لذا او را به انجام کارهای نیک دعوت ورفتار وحرکات انسان را کنترل می‌کند. امام (ع) در این راستا فرموده‌اند
خداوند از اسرار پنهانی مردم و از نجوای آنان که آهسته سخن می‌گویند و از آنچه در فکرها به واسطه گمان خطور می‌کند و تصمیم‌هایی که به یقین می‌پیوندد و از نگاه‌های رمزی چشم که از لابلای پلک‌ها خارج می‌گردد. و از آنچه در مخفی‌گاه‌های دل‌ها است و امری که در پشت پرده غیب پنهان است و آن‌چه که در پرده‌های گوش مخفیانه می‌شنود، آگاه است (همان:خطبه /91).
ویژگی بافت جامعه اسلامی انسانی امام علی(ع) در همین مشخصه است.در ارتباط با خداوند، خداوندی که حاضر و ناظر بر فرد و جمع است. لذا جامعه‌ای که خدا را حاضر و ناظر بر اعمال می‌بیند؛ تمام گفتارها و حرکات و کردار بر حول محور خداوند و رضایت خداوند صورت می‌گیرد و از این طریق به سمت رعایت هنجارهای اخلاقی سوق داده می‌شود. 
5.2.5 خودکنترلی افراد و نقش آن در موفقیت نهادینه سازی هنجارها
خودکنترلی در واقع به مثابه حالتی است که از درون کسی را به انجام و رعایت وظایفش رهنمون می‌سازد که در متون دینی تحت عنوان «تقوا» از آن یاد می‌شود. تقوا در کلام امام علی (ع) نیرویی است روحانی که بر اثر تمرین‌های زیاد پدید می‌آید و پرهیزهای معقول و منطقی سبب و مقدمه پدیدآمدن این حالت روحانی است (مطهری، 199:1393). تقوا مانند یک سپر درونی مانع از ارتکاب معاصی و آلودگی روح انسان است هرچه این اندیشه خودکنترلی در میان کنش‌گران اجتماعی از شدت و حدت بیشتری برخوردار باشد، پای‌بندی به اصول ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی بیشتر است. افراد بدون اجبار وتهدید به هنجارها و وظایف خود متعهد هستند. این نوع نظارت از دو طریق پیش‌هشداری و خودکنترلی بیشترین تأثیر را بر رفتار از درون دارد. بسیاری ازسخنان امیرالمؤمنین (ع) در این راستا است:«تقوا مانند مرکب‌های رهوار و مطیع و رام است که مهارشان در دست است و آن مرکب‌ها با آرامش سوارهای خود را به سوی بهشت می‌رانند»(نهج البلاغه:خطبه/16). آدمی آن‌گاه که به این هشدارها آگاه باشد و آن‌ها را رعایت کند، قطعا هنجارها ونظام ارزش‌ها را نقض نمی‌کند به همین ترتیب اعمال صالح زنجیروار یکدیگر را تعقیب می‌کنند. یک‌کار نیک سبب کار نیک دیگر آن هم به نوبه خود سبب اعمال صالح دیگر می‌شود (مکارم شیرازی، 1391:ج1/550).. به تعبیری افراد با منبع کنترل درونی نسبت به رفتارشان احساس مسئولیت می‌کنند. در بینش علوی چون افراد مسئول گفتار و اعمال خویشتن هستند، لذا از آنان خواسته می‌شود تا نسبت به اعمال و رفتار خود با ملکه تقوا مراقب باشند.(التُّقی رَئیسُ الأخلاقِ»(همان:حکمت/410).
6.2.5 آگاهی وعلم افراد و نقش آن در نهادینه‌سازی 
در اینکه معرفت و اگاهی در اخلاق و هنجار‌مند عمل‌کردن تأثیر فوق العاده‌ای دارد، جای تردیدی نیست از این رو تعلیم مانند ریشه‌ای است که بر میوه تقدم دارد و برای تهذیب نفس نیز لازم وضروری است. امام علی یکی از وظایف رهبران را معرفت‌بخشی به مردم دانسته:«أمّا حَقُّکُم علی... وَتَأدیبُکم کَیما تَجهَلوا(خطبه/34).زیرا جهالت انسان را از ادای شریعت دین و از مکارم دنیا و ارزش‌ها دور می‌سازد و به پستی‌ها سوق خواهد داد(مغنیه،1972،ج1/229). علم به مثابه راهبری عمل می‌کند که الگوهای رفتار و قواعد هنجار را تعیین می‌کند:«العِلمُ إمامٌ وَ العَمَلُ تابعُهُ»(غرر الحکم، 1368:ج1، /171). آن‌چه در پیش‌گیری از انحرافات اجتماعی عامل اساسی به شمار می‌رود؛ علم و دانش است:«بِالعِلمِ یَستَقیمُ المُعوج :کج‌رفتاری‌ها به وسیله علم راست گردد»(غرر الحکم،ج3، /210) در جای دیگر می‌فرماید:«ثَمَره العِلمِ الإنتِباه»(همان).بنابراین علم و معرفت پشتوانه‌ای استوار در رفتار اخلاقی انسان به شمار می‌رود.
اما امام علی(ع) فرمودند: «از علم هرآن‌چه پیش می‌آید بیاموزید وبپرهیزید که آن را برای چهارخصلت به کار ببندید: فخرفروشی به علماء، یا مناظره با نادانان یا خودنمایی در مجالس یا جلب توجه‌کردن مردم برای ریاست بر آنان»(شیخ مفید، 230:1389).
براساس آمارهای موجود بسیاری از انحرافات اجتماعی و عامل اختلال سرمایه اجتماعی ریشه در جهل و ناآگاهی افراد دارد. پیروی از هوای وهوس:«الجاهلُ مَن انخَدَعَ لهَواه و غُرُورُه:نادان، کسی است که فریفته هوا و هوس وفریب‌های آن گشته است»(غرر الحکم، 1368: ج1، /339). زمینه‌ساز دشمنی وخصومت:«الجهلُ خَصمُ»کانون فتنه جویی وانحراف:«الجَهلُ أصل کُلُّ شَر:نادانی ، ریشه واساس هر بدی است»( همان، 1368:ج1/205). جهل بنیان‌های نظم و همبستگی اجتماعی را دچار تزلزل می‌کند زیرا در افزایش ناهنجاری دخالت مستقیم دارد. جامعه‌ای که در نادانی وجهل سرگرم باشد نه دنیای سالمی دارد و نه در آخرت بهره‌ای دارد. اکثر قانون‌شکنان را افرادی نادان تشکیل می‌دهند. لذا کمک به افرادی که دچار استضعاف فکری و فرهنگی وآموزشی هستند اهمیت دارد. 
7.2.5 پرهیز از فردگرایی و نقش آن در نهادینه سازی هنجارها 
آدمی در پرتو ارتباط و تعاملات اجتماع رشد می‌یابد در جریان جامعه‌پذیری یاد می‌گیرد که چگونه زندگی کند، هویتی کسب‌کند و انتظارات دیگران از وی چگونه است. و شاکله وی شکل می‌گیرد.«جامعه پذیری نوعی جریان است که در خلال آن فرد عناصر مختلف محیط اجتماعی را فرا گرفته و آن را منطبق بر شخصیت خود می‌سازد. بنابراین بر اساس دو عملکرد «یادگیری و درونی کردن »افراد از شخصیتی بهنجار برخوردار شده و وظایف خودرا در قبال جامعه مطابق با ارزش‌های آن جامعه انجام می‌دهد(صمدوندو طالب‌زاده،88:1400). با شکل‌گیری شخصیت جزئی از افراد جامعه می‌شود. اصولاً هویت افراد با تعلقات آنان به گروه‌های اجتماعی تعریف می‌گردد، برعکس فردگرایی با افزایش نفع‌طلبی‌های خودخواهانه همراه بوده و زمینه کاهش تعهدات فرد نسبت به جمع و جامعه را افزایش داده و کاهش تدریجی مسئولیت اجتماعی و هنجارشکنی را فراهم می‌کند.از این جهت که فردگرایی با جمع‌گرایی و ایثار قابل جمع نیست. به همین دلیل هرگونه بریدن و گسست از اجتماع به شدت منع شده است:«همواره با بزرگ‏ترین جمعیّت‏ها باشید که دست خدا با جماعت است از پراکندگى بپرهیزید، که انسان تنها بهره شیطان است آنگونه که گوسفند تنها طعمه گرگ خواهد بود»(نهج البلاغه:خطبه127). اجتماع بی شک سرمایه فکری است برای اینکه دچار انحراف نشود و سر مسأله در این نکته نهفته است که سرمایه اجتماعی ناظر به مرحله تعالی یافته اجتماع است یعنی مرحله‌ای که انسان‌ها گرد هم آمده و آن را انتخاب کرده‌اند و اجتماع را وطن اصلی خویش تلقی می‌کنند. زیرا «روابط متقابل عاطفی با اجتماع، موجبات انجام وظایف، تعهدات مشترک، تثبیت و تقویت پیوندهای اجتماعی، ایجاد وجدان جمعی و شکوفایی تمایلات دگرگرایانه، امکان بهره‌‌گیری بهتر از سرمایه‌های مشترک اجتماعی، می‌شود»(شرف‌الدین، 25:1387). به همین دلیل هم جلوه‌های برادری، عشق و همزیستی در اجتماع جلوه می‌کند و عنایت الهی نیز در صورتی شامل اجتماع می‌شود که در آن اجتماع بتواند نقطه توازن و تعادل بیابد. در منطق دین اسلام براساس تعالیم الهی فقط جامعه‌ای به چنین نقطه تعادل و توازن دست می‌یابد که دینی باشد. دین برنامه صحیح و مطلوب زندگی آدمی است که جمیع ابعاد و وجوه حیات فرد و جامعه را فرا می‌گیرد(مصباح یزدی،314:1378). 
جداشدن از توده‌های مردم و به تعبیری انزوای اجتماعی، یکی از انحرافات فکری و اعتقادی و عقیدتی است، افراد منزوی به زودی گرفتار تخیلات خود برتربینی می‌شوند و چنین می‌پندارند که موجودی برترند ومردم باید در مقابل آن‌ها تعظیم‌کنند و چون چنین عکس‌العملی از مردم نمی‌بینند؛ آتش بدبینی وسوء ظن وکینه و عداوت در دل آن‌ها روشن می‌شود و به همین جهت به انتقام‌‌جویی وکشتن افراد بی‌گناه و صدمه‌زدن به سرمایه‌های اجتماعی رو می‌آورند. البته منظور از هماهنگی با جمعیت همان اکثریتی است که دارای ایمان وارزش‌های اخلاقی باشد اسلام هماهنگی با اکثریت فاسد را هرگز توصیه نکرده است(مکارم شیرازی1382: ج5/335). 
افراد منزوی از اجتماع، چون خود را از نظارت دیگران رها‌شده چون در بحران‌ها و مشکلات پیش‌آمده از تصمیمات درست ناتوان می‌شوند، دچار نوعی ناامیدی و اضطراب و بعضاً به اعمال ضد هنجار روی می‌آورند. 
8.2.5 نظارت همگانی به مثابه پیشران  نهادینه‌سازی هنجارها
این امتیاز مهم را قانون اسلام بر بسیاری از قوانین جهان دارد که همه افراد جامعه را در برابر آن‌چه در جامعه می‌گذرد، مسئول می‌داند، هرگاه کسی از انجام وظیفه خود عدول کند، همه به عنوان واجب کفایی مأمورند او را نصیحت کرده و به انجام وظیفه فرا خوانند و هرگاه کسی آشکارا منکری را انجام دهد و کاری بر خلاف موازین اسلامی مرتکب شود؛ همه مسئولند او را اندرز دهند و او را از آن کار بازدارند..این امر در قالب امر به معروف و نهی از منکر نیز در بیان امام(ع )دیده می‌شود. معروف به آن دسته از سنت‌ها و سیره‌های نیکو در جامعه اطلاق می‌شود که عقلای جامعه آن‌ها را به خوبی می‌شناسند وآنچه با عقل در تعارض باشد منکراست(علامه طباطبایی،1374:ج380،8). امر به معروف و نهی از منکر ساده‌ترین، بهترین و قوی‌ترین نیروی نظارتی و بازرسی در جامعه اسلامی است.نظارت اجتماعی از جمله اصول بنیادین پذیرفته شده است که به هیچ وجه با بی‌تفاوتی اجتماعی کنار نمی‌آید. نقش نظارتی به سان شالوده‌ای است که پایه‌های استواری جامعه بر آن بنا شده است و موجب همگرایی و هماهنگی اجزا و اعضای جامعه می‌شود. اگر امر به معروف و نهی از منکر نباشد، عوامل مختلفی که دشمن وحدت اجتماعی هستند، از درون، ریشه‌های اجتماع را می‌خورند و آن را از نابود می‌کنند(همان:307). اهمیت این اصل به اندازه‌ای است که امیرالمؤمنان در مورد آن فرمودند:«و تمام کارهاى نیکو، و جهاد در راه خدا، برابر امر به معروف و نهى از منکر، چونان قطره‏اى بر دریاى موّاج و پهناور است»(نهج البلاغه:حکمت374). 
این امر یکی از واجباتی است که بُعد اجتماعی قوی دارد و به مثابه دو اصل زیر بنایی در راستای اصلاح جامعه به کار می‌رود. و در واقع به مثابه یک نوع کنترل بیرونی به شمار می‌رود که سالم‌سازی اجتماع را به دنبال دارد. اگر افراد جامعه به عنوان شبکه‌های روابط اجتماعی پیوسته یک ناظر بیرونی را بر اعمال خود احساس کنند، امکان عدم نقض هنجارهای مورد تأکید جامعه و لزوم پای‌بندی به قوانین مورد نظر جامعه اسلامی افزایش می‌یابد. در نتیجه افراد جامعه احساس اعتماد بیشتر به یکدیگر و امنیت عمومی و آرامش بیشتری در اجتماع حکم‌فرما خواهد بود که نتیجه آن سرمایه اجتماعی بیشتر برای اجتماع خواهد بود. این عنصر از دیدگاه آن حضرت(ع) مورد تأکید فراوان قرار گرفته است و فلسفه وجودی آن را در کاهش انحرافات اینگونه توصیف می‌کند «امر به معروف را برای مصلحت عموم قرار داد و نهى از منکر را براى بازداشتن نادانان واجب نمود.»(همان:حکمت252). ذکر این نکته ضروری است که بدانیم فلسفه وجودی و وجوبی امر به معروف ونهی از منکر در این فراز «همانا تأمین و حفظ مصلحت عمومی و منافع همگانی است».رعایت این دو اصل روحیه مواظبت از ارزش‌ها و هنجارها را در جامعه زنده نگه می‌دارد. این دواصل به افراد اجازه می‌دهد که با هرگونه کجروی و انحراف در حد توان مقابله نمود در صورتی که ارزش‌ها و هنجارها از چنین ضمانت اجرایی برخودار باشد،کمتر کسی پیدا می‌شود که هنجارهای مورد نظر جامعه را نقض کند.
9.2.5 نگاه امیدوارانه  به نظام عالم عامل مهم در نهادینه‌سازی هنجارها
بخش قابل توجهی از عناصر تشکیل دهنده نهادینه سازی هنجارها به وجود معنا در زندگی وابسته است هرچند این موضوع از دید علم اخلاق کمتر مورد توجه قرار گرفته است. زیرا اگر انسان نتواند معنا و مفهومی در زندگی پیدا کند احساس پوچی به او دست می‌دهد و اعتماد وعزت نفس خود را ازدست می‌دهد. بنابراین با افزایش معنا در زندگی شاهد سلامت روحی و روانی افراد خواهیم بود معناداری زندگی انسان‌ها را از اعمالی که با ماهیت وجودی انسان و هنجارها و ارزشهای اخلاقی فاصله دارد بازمی‌دارد. :«اى مردم از خدا بترسید، هیچ کس بیهوده آفریده نشد تا به بازى پردازد، و او را به حال خود وانگذاشته‏اند تا خود را سرگرم کارهاى بى‏ارزش نماید،»(نهج البلاغه:حکمت370).انسان معناگرا، نظری ایجابی و مثبت به خود و جهان دارد و با چنین نظری هدف‌های حرکت و زندگی و ارتباطات اجتماعی را می‌یابد و به سوی آن‌ها روی می‌کند بی‌آنکه سرگردان بماند ویا دچار شکست و یا گرفتار تردید شود. چنین انسانی مقصد را می‌شناسد و راه را نیز. چون انسان به جهان نگرش مثبت بنگرد، زندگی را پوچ و تهی و چیستانی ناگشودنی نمی‌شمرد. چنین نگرشی چه آثاری مثبت با خود دارد، آثاری که تمام روابط اجتماعی آدمی و حرکت‌های فردی اجتماعی و فردی را فرامی‌گیرد(حکیمی،1380،ج765،1).این نوع نگاه بینش آدمی را نسبت به نظام هستی تغییر می‌دهد:
و بدانید اى بندگان خدا که خداوند شما را بیهوده نیافرید، و بى‌سرپرست رها نکرد. از میزان نعمتش بر شما آگاه، و اندازه نیکى‏هاى خود بر شما را مى‏داند. از خدا درخواست پیروزى و رستگارى کنید، از او بخواهید و عطاى او را درخواست کنید، که میان او و شما پرده و مانعى نیست، و درى بروى شما بسته نمى‏گردد. خدا در همه جا، و در هر لحظه، و هر زمان، با انسان و پریان است. عطاى فراوان از دارایى او نمى‏کاهد، و بخشیدن در گنج او کاستى نیاورد، و درخواست‌کنندگان، سرمایه او را به پایان نرسانند، و عطاشدگان، سرمایه او را پایان نمى‏دهند، و کسى مانع احسان به دیگرى نخواهد بود، و آوازى او را از آواز دیگر باز ندارد، و بخشش او مانع گرفتن نعمت دیگرى نیست، و خشم گرفتن او مانع رحمت نمى‏باشد (نهج‌البلاغه:خطبه195).
حالت فرد با اندیشه معنا گرا در کشور هستی مانند حالت فردی است که در کشوری زندگی می‌کند که قوانین و تشکیلات آن را صحیح و عادلانه می‌داند به حسن نیت گردانندگان اصلی کشور نیز ایمان و اعتماد دارد و قهرا زمینه ترقی و تعالی را برای خودش و همه افراد دیگر فراهم می‌بیند (مطهری39:1389). معنابخشی در زندگی است که می‌تواند تنظیم‌کننده بسیاری از تعاملات و روابط اجتماعی باشد کارکرد اعتقاد به این باور افزایش تحمل در برابر معضلات و محرومیت‌های اجتماعی است که آستانه تحمل افراد را افزایش می‌دهد واین امر مانع رفتار نابهنجار در اجتماع می‌شودافرادی که دارای شخصیت سالم هستند معتقدند که هیچ چیز بیهوده آفریده نشده است(ذاریات/56). مبدأ و هستی برای او کاملا روشن است و هدف رسیدن به مقام خلیفه‌اللهی است(بقره/30). چرا که امام علی(ع) فرمودند:«هرگاه مسلمان در تنگنا قرار گرفت نباید از خداوند شکایت کند بلکه باید به پرودگارش که زمام و تدبیر امور به دست اوست شکایت کند»(نامه/45م).نیزفرمودند:«هرکس بی‌تابی کند مصیبتش افزون‌تر می‌گردد(غرر الحکم:ج2/562).چنین انسانی به اعمال ضد هنجار مبتلا نمی‌شود پس شخصیتی که در سایه بینش معناگرا رشد کرده است و در هرمرحله از زندگی تبلور تازه‌ای می‌یابد. 
10.2.5 وجدان اخلاقی/ نگاه مبتنی بر انصاف مخاطبان و تاثیر آن در نهادینه سازی هنجار 
در ساده‌ترین تعریف از وجدان می‌توان گفت که آن ندای درونی و ضمیر پاک انسانی هر فرد است که وی را برای دست یازیدن به اعمال بد باز داشته و به سمت اقدامات نیک ترغیب می‌کند. جدیت، تلاش، درستکاری، امانتداری ، دوستی ،انصاف‌ورزی و جوانمردی همه تحت تأثیر وجدان هستند.خیرخواهی و زیباگرایی انسان و دوری از زشتی‌ها و پلیدی‌ها که در قالب وجدان اخلاقی شناخته می‌شود از جمله فطریاتی است که خداوند در نهاد همه انسان‌ها قرا داده است.«انسان به فطرت خود گرایش به خیر اخلاقی دارد یعنی گرایش به اموری فراتر از سود جویی و زیان گریزی است بلکه تمایل ذاتی به فضیلت‌ها وکرامت‌ها دارد(دلشاد تهرانی،91:1379)با مروری دیگر در سخنان اما در می‌یابیم که بسیاری از ارزش‌های درونی ریشه در عمق انسان و در فطرت و وجدان و باورهای او دارند و  بر  بنیان‌های انسانی استوار می‌گردند و طبعا بوسیله گرایش‌های انسانی و نه صرفا خواست جمعی، محک زده می‌شوند.(بنیاد نهج‌البلاغه،1373/51). آدمی با رجوع به وجدان خود زشتی وزیبایی را درک می‌کند و آنچه را شایسته است به آن عمل می‌کند وآنچه را ناشایست است از آن دوری می‌کند.ایده فوق از توصیه‌ای که حضرت امیر به فرزندش می‌فرمایند، استنباط می‌شود :« پسرم !خویشتن را معیار و مقیاس قضاوت بین خود و دیگران قرار ده ،پس آن‌چه را برای خود دوست می‌داری برای دیگران نیز دوست بدار وآن‌چه را که برای خود نمی پسندی بر دیگران مپسند،ستم نکن همانگونه که دوست نداری به تو ستم شود واحسان کن همانطور که دوست داری به تو احسان شود، برای خویشتن چیزی را زشت بدان که همان را برای دیگری قبیح میشماری وبه همان چیز برای مردم راضی باش که که برای خود رضا می دهی (نامه/31).همچنین فرمودند:«همین ادب تورا بس که از هرآنچه انجام دادنش را از دیگری خوش نمی‌داری خودت اجتناب کنی»(حکمت/412).
11.2.5 اعتقاد به کرامت ذاتی انسان عمل نهادینه سازی هنجارها
اگرچه در اسلام بالاترین مقام و منزلت متعلق به خداوند است و خاستگاه و سرچشمه همه حق‌ها و حقوق‌ها خداوند است با این‌همه انسان در این کانون جای‌دارد و از بالاترین کرامت برخوردار است چنین کرامتی از نظر امام علی(ع) به این دلیل از مبدأ سرچشمه می‌گیرد که انسان از سه جهت با مبدأ ارتباط دارد «روح الهی»«فطرت الهی» و «قلب» (خطبه/1). لذا انسان با روح و فطرت خویش پیوند ذاتی با خداوند برقرار می‌کند.
قلب در تصور اسلامی،مرکز اصلی عقیده و پذیرفتن اصول دینی و محور معنویات انسان و خداگرایی وپاکیزگی و پاک‌نهادی او است. پس خصلت‌های روحی، از عاطفه و بیداری وجدان و لطافت احساس همه برخاسته از قلب و انگیخته از آن است. و هنگامی که قلب به خواسته‌های پست میل نکند و در دام علاقه‌مندی‌های فرومایه نیافتد؛ زنده باقی می‌ماند و به انجام کارهای نیک وشایسته میل می‌کند و همه انسان‌ها را دوست دارد و برای همه خواستار نیکی است و در برار پروردگار جهانیان فروتنی و خضوع می‌کند (حکیمی،1380:ج4،/46-44) .
واژه کرامت در دوران جاهلیت به معنای شرافت خانوادگی وبزرگی تباربود اما قرآن کریم بین دو مفهوم کریم و تقوا پیوندی وثیق وژرف ایجادکرد (حجرات/13). تغییر معنای واژه کرامت به حدی بوده است که می‌توان آن انقلاب اخلاقی نامید. اینک با این تحول معنایی‌ مبنای کرامت، رفتار خوب با دیگران است .کمال آدمی و اصلاح رفتاری وی در گرو رشد کرامت وی است و انسان در زمینه کرامت به فضایل دیگر دست می‌یابد و انسان بی‌کرامت از همه فضایل محروم می‌ماند و درگرداب تباهی‌ها غرق می‌شود.انسان به موجب کرامتش از دنیای دون که ریشه همه گناهان و ناهنجاری‌هاست آزاد و رها می‌شود و خود را برتر از آن می‌بیند که تن به ناهنجاری‌ها و گناهان دهد.«بنابراین کرامت یعنی دوری جستن از عوامل ذلت و دون‌مایگی انسان.کرامت یعنی پاکی و دوری از پستی و فرو‌مایگی و برخوردارشدن از اعتلای روحی»(جوادی آملی،21:1369). انسان به موجب کرامت ذاتیش میل به کسب کمال و ترقی دارد.در سخنان امیرالمؤمنان(ع) نیز آمده است:«کریم کسی است که از حرام‌ها دوری گزیند و از عیب‌ها پاک باشد»(غررالحکم:ج4،2).امام علی (ع) در این‌باره می‌فرمایند:«کسى که خود را گرامى دارد، هوا و هوس را خوار شمارد»(نهج البلاغه:حکمت449). در نظام انسان‌شناسی امام علی(ع) نه خود انسان و نه دیگران تحت هیچ عنوانی حق ندارند که عزت نفس انسان‌ها را زیر سؤال ببرند:«نفس خودرا از آلودگی به پستی‌ها گرامی دار که در برابر آنچه از خویشتن خویش می‌پردازی بهایی نخواهی یافت(همان:نامه31).ودر نادانی انسان همین بس که قدر خود را نشناسد(همان:خطبه16).نظر به اینکه اگر در خود احساس کرامت کند و آن را گرامی بدارد به دنبال کسب اخلاق می‌رود و از اعمال ناروا اجتناب می‌ورزد.


6. نتیجه‌گیری 
1. یافته های این پژوهش می تواند به عنوان یک ملاک و معیار برخاسته از تعالیم دینی در جهت ارزیابی عملکرد نهادهای فرهنگی کشور در جهت نهادینه سازی هنجارها قلمداد گردد. به عبارت دیگر یافته ها به سان سنجه هایی هستند که می توانند ما را در ارزیابی روش هایی که تاکنون در زمینه نهادینه سازی هنجارها انجام گرفته به کار آید 
2. یافته های پژوهش می تواند عنوان یک چراغ راهی برای تمام سیاست گذاران فرهنگی و اجتماعی برای نیل به موفقیت در نهادینه سازی هنجارها مورد توجه قرار گیرد. 
3. یکی از مسیرهای تولید سرمایه اجتماعی، نهادینه سازی هنجارهای اجتماعی است. به هر میزان جوامع بتوانند در زمینه نهادینه سازی هنجارها موفق تر عمل نمایند، صاحب سرمایه اجتماعی بیشتری خواهند بود. 
4. از پیشنهادات پژوهشی می توان به «بازکاوی روش های نهادینه سازی هنجارها از نگاه قرآن کریم» اشاره نمود، از زمینه های  دیگر می توان به «تحلیل سیره رفتاری امام علی(ع) در دوره حکومت در جهت نهادینه سازی هنجارها» اشاره نمود 


نهج‌البلاغه، ترجمه: محمد دشتی،(1381). چاپ سیزدهم، قم: مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمؤمنین(ع).
آذرنوش، آذرتاش(1379). فرهنگ معاصر عربی، -فارسی بر اساس فرهنگ عربی انگلیسی هانس‌ور، تهران:نشر نی. 
افروغ، عماد(1379). فرهنگ‌شناسی و حقوق فرهنگی، تهران: مؤسسه فرهنگ و دانش. 
ایروانی، محمدجواد(1380). درآمدی بر نظریه نهادی، تهران:نشر سیاست.
الهی فاطمه، مهدوی نژاد، حسین، دلشاد تهرانی،مصطفی(1394). جایگاه عقل در معرفت دینی از دیدگاه امام علی(ع)،پژوهش نامه علوی:سال ششم، شماره دوم،صص25-1. 
بحرانی،میثم بن علی(1355).قواعد المرام فی علم الکلام،قم:انتشارت مهر.
بنیاد نهج‌البلاغه، (بی‌تا). مسائل جامعه‌شناسی، تهران: مؤسسه مطالعاتی نهج‌البلاغه. 
تمیمی آمدی، (1368). غرر الحکم ودرر الکلم، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی. 
توسلی، غلامعباس(1384). مبانی جامعه‌شناسی، تهران: انتشارات سمت. 
پوررستمی،حامد،(1399).نظریه سرمایه اجتماعی«امامت محور»با تکیه بر آموزه‌های شیعی، مدیریت سرمایه اجتماعی،دوره7،شماره 3،صص273-296.
جوادی‌آملی،عبدالله،(1369).کرامت در قرآن،مرکز نشر فرهنگی رجاء.
---------------،(1372). عرفان و حماسه،چاپ اول، قم:مرکز نشر فرهنگی رجاء.
حکیمی،محمدرضا،محمد حکیمی و علی حکیمی،(1380).الحیاه،مترجم :احمد آرام.دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
خسروی، زهره، باقری، خسرو(1387). راهنمای درونی‌کردن ارزش‌های اخلاقی از طریق برنامه درسی، فصلنامه مطالعات برنامه درسی، دوره سوم، شماره8، ص105-81. 
دلشاد تهرانی،مصطفی،(1379). منظرمهر، چاپ اول، تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. 
راغب اصفهانی، حسین بن محمد(1412). مفردات الفاظ القران الکریم، بیروت:دارالقلم. 
رنانی، محسن، مؤیدفر، رزیتا(1397). چرخه‌های افول اخلاق و اقتصاد، تهران:انتشارات طرح نقد. 
شاکر، محمدکاظم(1378). فقر وغنا در قرآن و حدیث، تهران: نشر رایزنان. 
شرف‌الدین، حسین(1387). تحلیل اجتماعی از صله رحم، تهران، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
صانع‌‌پور،مریم(1398).اصول اخلاق مسالمت با تمرکز بر سخنان امام علی(ع)،پژوهشنامه علوی: سال دهم، شماره دوم صص24-1
صدیق سروستانی، رحمت‌الله،(1389).آسیب‌شناسی اجتماعی(1389). تهران:انتشارات سمت
صمدوند، سجاد، طالب‌زاده، حمید(1400).واکاوی رهیافت‌های پیشگیرانه از جرم از منظر آموزهای نهج البلاغه،پژوهش نام علوی:سال 12،شماره 2،صص96-71.
عبده،شیخ محمد(بی‌تا).شرح نهج البلاغه،قاهره: مطبعه الإستقامه.
فوکویاما، فرانسیس (1384). سرمایه اجتماعی اعتماد وتوسعه، ترجمه: افشین خاکباز، حسن پویان، تهران:چاپ پخش. 
کلینی، محمد بن یعقوب(1372). الکافی، قم:انتشارات اسوه. 
گلابی، سیاوش(1376). اصول و مبانی جامعه‌شناسی، تهران:میترا. 
مجلسی، محمدباقر(1403). بحارالأنوار، بیروت:دارالإحیاء التراث. 
مصباح یزدی،محمدتقی، (1378).جامعه و تاریخ از دیدگاه قران تهران: شرکت چاپ و نشر سازمان بین المللی سازمان تبلیغات.
مطهری، مرتضی(1393). سیری در نهج‌البلاغه، تهران، انتشارات صدرا. 
........................، (1389). مجموعه آثار، قم، صدرا. 
مغنیه، محمدجواد، (1972).فی ظلال نهج‌البلاغه.بیروت،دار العلم.
مصدقیان،حسینعلی،(1387).بسترهای اخلاق اجتماعی از دیدگاه نهج البلاغه،فصلنامه اخلاق اسلامی،شماره12،
مکارم شیرازی، ناصر(1382). پیام امام (ع)(شرحی تازه وجامع بر نهج‌البلاغه)، چاپ سوم، تهران، دار الکتب الإسلامیه. 
نیک‌گهر، عبدالحسین(1369). مبانی جامعه‌شناسی، تهران:رایزن.