سیده فاطمه سلیمی
چکیده
نظریۀ «آمیختگی مفهومی»، انگارهای چندفضایی است که از برجستهترین نظریات ژیل فوکونیه و مارک ترنر به شمار میآید. این نظریه در فهم پیچیدگیهای ذهن بشری با گذر از الگوی دو دامنهای، فضایی چهاردامنهای فراهم آورده که متشکل از دو فضای درونداد، فضایی عام و فضایی آمیخته برای ساخت معانی نوظهور است، نوشتار حاضر با استفاده ...
بیشتر
نظریۀ «آمیختگی مفهومی»، انگارهای چندفضایی است که از برجستهترین نظریات ژیل فوکونیه و مارک ترنر به شمار میآید. این نظریه در فهم پیچیدگیهای ذهن بشری با گذر از الگوی دو دامنهای، فضایی چهاردامنهای فراهم آورده که متشکل از دو فضای درونداد، فضایی عام و فضایی آمیخته برای ساخت معانی نوظهور است، نوشتار حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی در حوزة شناختی، نظریۀ آمیختگی مفهومی را در تحلیل استعاره مفهومی نهجالبلاغه مورد پردازش قرار میدهد و کارکرد این فضای تخیلی را در زایش معانی نوین تبیین مینماید. مهمترین رهیافتهای این جستار آنکه این مدل شناختی در بسیاری از مفاهیم دینی و اخلاقی استعاری بنیاد نهجالبلاغه همچون تقوا، فسق و فجور، مرگ، کوتهبینی و بلندنظری انسان و.. قابل بازسازی بوده و به تبلور تعابیر جدید متن میپردازد؛ افزون بر آن، سازة شناختی موجود در نهجالبلاغه، تعابیر اصیل و منطقیِ سیاقمند به حساب میآیند و حکایت از سبکی بیبدیل و هدفمند دارند