علی اکبر عباسی؛ صالح پرگاری
دوره 6، شماره 11 ، خرداد 1394، ، صفحه 45-59
چکیده
یکی از اقدامات عمر تعیین افرادی از صحابة قریش به منظور خلافت بود. وی شش تن از مهاجران را در شورای خلافت قرار داد و اعلام کرد که فقط این افراد شایستگی خلافت رسول الله (ص) را دارند. نکتة درخور توجه و تأمل این است که این افراد، به جز علی (ع)، هم در دوران خلافت عثمان و هم در عهد خلافت علی (ع) تابع خلیفة وقت نبودند و دردسرهای بزرگی برای جانشین ...
بیشتر
یکی از اقدامات عمر تعیین افرادی از صحابة قریش به منظور خلافت بود. وی شش تن از مهاجران را در شورای خلافت قرار داد و اعلام کرد که فقط این افراد شایستگی خلافت رسول الله (ص) را دارند. نکتة درخور توجه و تأمل این است که این افراد، به جز علی (ع)، هم در دوران خلافت عثمان و هم در عهد خلافت علی (ع) تابع خلیفة وقت نبودند و دردسرهای بزرگی برای جانشین رسول خدا (ص) ایجاد میکردند. در این مقاله با روش تحلیلی برآنیم تا دلایل مخالفتهای اعضای شورای ششنفره با عثمان و امام علی (ع) را ریشهیابی کنیم. در واقع اقدام خلیفة دوم باعث شد این افراد محبوبیت زیادی در بین عامة مسلمانان پیدا کنند (به واسطة فتوح، غنائم و گسترش قلمرو اسلام در عهد عمر و شکست بیزانسیان و ساسانیان از مسلمانان). به همین دلایل اعضای شورا، به استثنای امام علی (ع)، دچار غرور زیادی شده بودند و تابعیتشان از خلیفة سوم و چهارم، نسبت به خلیفة اول و دوم، کمتر شده بود. اعضای شورا، برخلاف عهد شیخین، حتی یک لحظه هم در عهد عثمان و علی (ع) مطاع این دو خلیفه نبودند و خلیفة مسلمین را همسطح خویش میدانستند. یکی از جدیترین مشکلات خلیفة سوم و چهارم زیادهخواهیها و غرور عبدالرحمن بن عوف، سعد بن ابی وقاص، طلحه و زبیر بود. آنها در عهد خلیفة سوم فقط به حقوق بالا راضی نبودند و مناصب پراهمیتی میخواستند و در عهد علی (ع) خواهان مستمری بالا و مناصب کلان بودند ولی هر دو را ازدسترفته میدیدند؛ از این رو برای وی مشکلتراشی میکردند