کریم اسگندری؛ ولی الله نقیپورفر
دوره 5، شماره 10 ، آذر 1393، ، صفحه 1-18
چکیده
در طول عصرهای متمادی، بهویژه عصر حاضر، «ارتباطات» (Communication) بهعنوان سرمایۀ اجتماعی در کنار سرمایههای طبیعی، فناورانه و انسانی اهمیت فوقالعاده یافته است. به این دلیل هر مدیری باید کوشش کند با ایجاد ارتباط دوجانبة مثبت، حسن تفاهم و احساس رضایت متقابل و سازنده را بهوجود آورد و با تأمین نیازهای مادی و معنوی افراد، زمینة ...
بیشتر
در طول عصرهای متمادی، بهویژه عصر حاضر، «ارتباطات» (Communication) بهعنوان سرمایۀ اجتماعی در کنار سرمایههای طبیعی، فناورانه و انسانی اهمیت فوقالعاده یافته است. به این دلیل هر مدیری باید کوشش کند با ایجاد ارتباط دوجانبة مثبت، حسن تفاهم و احساس رضایت متقابل و سازنده را بهوجود آورد و با تأمین نیازهای مادی و معنوی افراد، زمینة ایجاد تفاهم، احساس رضایت و خرسندی متقابل کارکنان و کارگران را با یکدیگر فراهم سازد تا از این طریق، باعث ایجاد انگیزش و رشدیافتگی افراد در راستای رسیدن به اهداف سازمان شود. از طرفی، اسلام، چکیدۀ تمامى ادیان آسمانی و حاصل زحمات همۀ انبیاى الهى است. اسلامى که با «الیوم أکملت لکم دینکم وأتممت علیکم نعمتی ورضیت لکم الإسلام دینا» (احزاب: 33) کامل شد و نعمت را بر انسان تمام کرد. اسلام پس از وفات پیامبر اکرم (ص) دچار کمبودها، انحرافات و مصائب متعددی شد که با شروع حکومت و رهبری پیامبرگونۀ حضرت علی (ع) به جایگاه اصلی خویش بازگشت. حکومت آن حضرت، همانند دیگر حکومتها، به مدیران و امیرانی نیاز داشت که با داشتن مهارتهای ارتباطی مؤثر، درپی جلب رضایت و خرسندی کارکنان و مراجعان باشند و نیز با ایجاد این ارتباط مؤثر و دوسویه، حکومت را در رسیدن به اهداف خود یاری کنند. از این رو در مقالۀ حاضر برآنیم تا با تشریح ابعاد ارتباطات و مهارتهای ارتباطی، نقش آن را در دوران حکومت حضرت علی (ع) مشخص سازیم.