سیاوش پورطهماسبی؛ آذر تاجور
دوره 2، شماره 4 ، اسفند 1390، ، صفحه 1-23
چکیده
چکیده یکی از مباحث مهم امروز جهان حقوق شهروندی و تربیت شهروندی است. مباحث «شهروندی» بهشکل امروزی سابقة تاریخی ندارد، ولی باید اعتراف کرد که طی قرن اخیر مطالب و مباحث آن رشد فزایندهای داشته است. باید گفت که شاید طرح بحث شهروندی از دیدگاه نهجالبلاغه و نظرهای حضرت علی (ع) بهترین شیوه در دستیابی به این حوزه است؛ زیرا ...
بیشتر
چکیده یکی از مباحث مهم امروز جهان حقوق شهروندی و تربیت شهروندی است. مباحث «شهروندی» بهشکل امروزی سابقة تاریخی ندارد، ولی باید اعتراف کرد که طی قرن اخیر مطالب و مباحث آن رشد فزایندهای داشته است. باید گفت که شاید طرح بحث شهروندی از دیدگاه نهجالبلاغه و نظرهای حضرت علی (ع) بهترین شیوه در دستیابی به این حوزه است؛ زیرا نهجالبلاغه درحکم برادر قرآن کریم و حضرت علی (ع) از آگاهترین شخصیتها به اسلام بعد از پیامبر است. ازطرف دیگر، وی برای مدتی زمامداری حکومت اسلامی را در دست داشته است و بیش از سایر دورهها زمامداری آن حضرت با تنوع نژادها، زبانها، رنگها، دینها، و سرزمینها روبهرو شده است و در این دوره گروههای سیاسی، عقیدتی، و کلامی نیز رشد کرده بودند. در این مقاله با ارائة تعریفی از شهروندی و وضعیت آن، و نیز نظر قرآن دراینباره، حقوق شهروندی از دیدگاه نهجالبلاغه و حضرت علی (ع) در سه حوزة شناختی، عاطفی، و رفتاری بررسی میشود و در آخر نشان داده میشود که شهروندی در جهان معاصر از معنای حقیقی خود دور شده است و مطابقت نظریات حضرت علی (ع) با قوانین روز جهانی این دورشدن شهروندی از معنای واقعیاش را بیشتر مشخص میسازد.
سیاوش پورطهماسبی؛ آذر تاجور
دوره 1، شماره 2 ، اسفند 1389، ، صفحه 21-42
چکیده
در این تحقیق نشان داده شده است که حضرت علی(ع) پس از انتخاب کارگزاران خود، مستقیم و بلاواسطه بر آنها نظارت میکردند و آنان را از هرگونه کوتاهی در انجام وظایف محوله برحذر میداشتند. به نظر آن حضرت، بیتوجهی در امور سبب میشود که حکومتها پس از مدتی به واسطة فسادهای مالی، اداری، اخلاقی، ... در سراشیبی انحطاط و سقوط بیفتند. ...
بیشتر
در این تحقیق نشان داده شده است که حضرت علی(ع) پس از انتخاب کارگزاران خود، مستقیم و بلاواسطه بر آنها نظارت میکردند و آنان را از هرگونه کوتاهی در انجام وظایف محوله برحذر میداشتند. به نظر آن حضرت، بیتوجهی در امور سبب میشود که حکومتها پس از مدتی به واسطة فسادهای مالی، اداری، اخلاقی، ... در سراشیبی انحطاط و سقوط بیفتند. در نگاه ایشان، اهمیت کارگزاران حکومتی چنان است که هر جامعهای برای آنکه بتواند روی سعادت ببیند و امور آن اصلاح شود، باید از کارگزاران لایق و متعهد بهره گیرد. در اهمیت نقش کارگزاران در ثبات یک نظام همین بس که ضعف کارگزاران آن نظام سیاسی حتی در مواردی که مشروعیت اولیه داشته است ـ همانند کشورهایی که با رأی مردم بر سرکار آمدهاند ـ موجب زوال آن مشروعیت شده است؛ برعکس، گاه یک نظام فاقد مشروعیت اوّلیه ـ همانند کشورهایی که با کودتا روی کار آمدهاند ـ توانسته است به دلیل توانمندی کارگزاران و مدیران بهمرور زمان مقبولیت و مشروعیت مردمی کسب کند. بنابراین، دوام و قوام حکومتها قبل از هر چیز به نقش کارگزاران حکومتی بستگی دارد.