چکیده
قبیلۀ قریش در آستانۀ ظهور اسلام مهمترین قبیلۀ عرب بود و درمیان سایر قبایل نفوذ داشت. این نفوذ بعد از ظهور اسلام هم ازبین نرفت و تأثیراتی بر جامعۀ اسلامی گذاشت. بااینکه رسول خدا(ص) و امیرالمومنین(ع) خود از بنیهاشم قریش بودند، ازدست قریش متنفذ اذیت و آزار بسیاری دیدند. افراد متنفذ طوایف مختلف قریش بهجهت غرور و جایگاه ...
بیشتر
چکیده
قبیلۀ قریش در آستانۀ ظهور اسلام مهمترین قبیلۀ عرب بود و درمیان سایر قبایل نفوذ داشت. این نفوذ بعد از ظهور اسلام هم ازبین نرفت و تأثیراتی بر جامعۀ اسلامی گذاشت. بااینکه رسول خدا(ص) و امیرالمومنین(ع) خود از بنیهاشم قریش بودند، ازدست قریش متنفذ اذیت و آزار بسیاری دیدند. افراد متنفذ طوایف مختلف قریش بهجهت غرور و جایگاه مهمی که دربین اعراب داشتند و بهعلت انتظارات بالا و اینکه امام علی(ع) در دوران رسولالله(ص) قهرمانانشان را کشته بود و هم به این دلیل که امام(ع) آنان را با دیگران برابر میدید و برای آنان اعتباری بالاتر از دیگران قائل نبود، مدام علیه حضرت علی(ع) کارشکنی میکردند، تا آنجا که ابتدا از خلیفهشدن ایشان ممانعت کردند و پس از رسیدن آن بزرگوار به خلافت، بهفکر تضعیف قدرتش بودند و بیشترین نقش را در این زمینه داشتند.
در این مقاله، با روش تحلیلی ـ توصیفی، به این پرسش پاسخ داده شده است که قریشیان چه نقشی در دورکردن امام علی (ع) از خلافت اسلامی داشتند.
چکیده
دنیا از موضوعاتی است که در متون اسلامی، بهویژه در نهجالبلاغه، فراوان به آن توجّه شده و با تعابیری دقیـق و تأثیرگذار و تمثیـلات و استعـاراتی بلـیغ ازآن سخن رفته است. این موضوع از آن جهت حـائز اهمیت است که با شناختی صحیح و اصولی از دنیا و حسن و قبح رویکرد به آن می توان سبک زندگی را اصلاح کرد و در بهبود وضع جامعه نیز مفید و مؤثر ...
بیشتر
چکیده
دنیا از موضوعاتی است که در متون اسلامی، بهویژه در نهجالبلاغه، فراوان به آن توجّه شده و با تعابیری دقیـق و تأثیرگذار و تمثیـلات و استعـاراتی بلـیغ ازآن سخن رفته است. این موضوع از آن جهت حـائز اهمیت است که با شناختی صحیح و اصولی از دنیا و حسن و قبح رویکرد به آن می توان سبک زندگی را اصلاح کرد و در بهبود وضع جامعه نیز مفید و مؤثر بود. اصولاً امام علی(ع) از دو بعد کاملاً متفاوت به دنیا می نگردکه هر یک را اوصافی درخور تأمل است و به نوع نگرش انسان به جهـان طبیعت بستگی دارد. در این ارتباط است که تابعگرایی و متبوع گرایی معنی پیدا میکند و سپس مدح و قـدح دنیا شکل میگیرد. البته نکتة اصلی در تفسیـر امام از دنیـا جز این نیست که جهـان برای انسان است نه انسان برای جهـان، بدون آنکه ذرّه ای از ارزش جهـان کاهش گیرد. هـدف، ارجنهادن به ارزش های انسان است نه بی اعتبارکردن ارزش های جهان.
در این مقاله سعی شده است دنیا در فرهنگ حیاتبخش علوی مورد بحث و بررسی قرارگیرد و در این راستا، از مسائلی چون رابطة انسان و جهـان، مـدح و ذمّ دنیا، مفهوم علاقه به دنیا، و تضاد دنیا و آخرت سخن بهمیان آید.